شابک | 9786003677104 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان ایرانی |
نویسنده | صمد طاهری |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 2 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 144 |
۱۴۰,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, پیشنهاد ما برای شما, داستان ایرانی
برچسب: 1400, برگ هیچ درختی, چاپ اول, زخم شیر, سنگ و سپر, شکار شبانه, صمد طاهری, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
پیرزن جوانی که خواهرِ من بود
نوشتهی صمد طاهری
«پیرزن جوانی که خواهرِ من بود»؛ جدیدترین اثر صمد طاهری باز هم مخاطب را با جامعهی امروز مواجه میکند و اینبار برای تهنشین کردن این شرایط، از طنزی ظریف و جذاب استفاده میکند.
«پیرزن جوانی که خواهرِ من بود»؛ دوباره صمد طاهری و روایتی نفسگیر:
صمد طاهری در «پیرزن جوانی که خواهرم بود» دوباره به مقولهی «زوال معصومیت» پرداخته است. همان مقولهای که در اثر تحسینشدهاش «برگ هیچ درختی» هم محوریت داشت و در داستانهای کوتاهش هم گاه به آن پرداخته است. در اثر تازهی صمد طاهری آبادان و مردمانش و موقعیت چندفرهنگیاش نقشی اساسی ایفا میکند. همچنین نمایان ساختن روند یکسانسازی آدمها و حذف آنها که در چهارچوبها نمیگنجند از زیرلایههای اثر طاهری است. اثری پر از لحظات ناب طنزآمیز و سرخوشانه که راویاش اگر چه با اطرافیان صادق نیست، با خودش و مخاطبش بسیار صادق است و حرکتش از دستهی قربانیان به دستهی قربانیکنندگان را بهخوبی در اثر بازنمایی میکند.
صمد طاهری نویسندهی شناختهشدهی آبادانی که آثار او همواره مورد توجه مخاطبان جدی ادبیات و منتقدان و جوایز ادبی بوده است و با مجموعه داستان «زخم شیر» برندهی بسیاری از جوایز ادبی شده است، در اثر تازهاش مخاطب را میخنداند و خشمگین میکند و عاطفهاش را برمیانگیزد. او راوی آدمهایی است که همواره در نوجوانیشان گیر کردهاند.
دربارهی نویسنده:
صمد طاهری متولد ۱۳۳۶ در آبادان است و اوایل انقلاب به دانشکده هنرهای دراماتیک تهران رفت. او در آبادان داستانهایش را در مطبوعات و مجلات منتشر میکرد و در شعر نیز دستی دارد. مجموعه شعر «قلبهای کوچک شهر بزرگ» را سال ۱۳۷۲به همراه اکبر گودرزی و یحیی هاشمی منتشر کرد.
برشهای از «پیرزن جوانی که خواهرِ من بود»:
- آقای رحمانی شکلِ کفِ پا را روی تخته کشید و دربارهی هر سه قسمتش توضیح داد؛ پاشنه، قوسِ کف، سَر پَنجه. گفت: «رشتههای عصبیِ پاشنهی پا به عصبِ بینایی هم وصله. سَر پَنجه هم حساسه. ولی بهترین جا برای زدنِ ضربه، قوسِ کفِ پاس.» خندهای نخودی کرد و رو به من گفت: «درسته کاظمی؟ امروز هم که مشق ننوشتهی طبق معمول. عیبی نداره ولی در عوض درسِ امروز رو طوری عملی یاد میگیری که تا آخرِ عمر یادت میمونه. جمشیدی، آمادهش کن.»
- آرش هم دبیرستانی بود و داشت بُکش میخواند تا برود دانشگاه و مهندس بشود. همهی فامیل میگفتند کسی که قرار است مهندس بشود، وظیفهاش فقط درس خواندن است و نباید دست به سیاه و سفید بزند. او هم دست به سیاه نمیزد، امّا به سفید چرا. خودم یکبار مچش را گرفته بودم. پروین همسایهی دیوار به دیوارمان بود و دو سال توی کلاس هشتم مانده بود، دو سال هم کلاس نهم. چشم زاغی بود و مثلِ ماست سفید.
از دیگر آثار صمد طاهری که در نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به رمان «برگ هیچ درختی» و مجموعهداستانهای «زخم شیر»، «شکار شبانه» و «سنگ و سپر» اشاره کرد. داستان کوتاه «شکار شبانه» این نویسنده هم در کتاب «دریچهی جنوبی» منتشر شده است و کوروش اسدی و غلامرضا رضایی روی این اثر نقد نوشتهاند.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پیرزن جوانی که خواهرِ من بود” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.