شابک | 9786003670051 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | رسول یونان |
سال انتشار | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 142 |
۸۰,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, داستان ایرانی
برچسب: 1398, چاپ اول, داستان, داستان ایرانی, رسول یونان, مجموعه داستان, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
همهبههم شببهخیر گفتند اما کسی نخوابید
اثر رسول یونان
«همه به هم شببهخیر گفتند اما کسی نخوابید» همچون کتابهای قبلی رسول یونان؛ این نویسنده و شاعر نامآشنا، طیف وسیعی از مخاطبان را هدف گرفته است.
زبانی گیرا و در عین حال ساده و روان، شخصیتهایی بسیار ملموس اما صیقلیافته و رویدادهایی تکاندهنده از ویژگیهای بارزیست که در هر داستان بهشکلی خاص با آنها مواجه میشویم. رسول یونان در هر داستان از منظری کاملاً متفاوت و منحصر بهفرد به جهان و آدمها نگاه میکند که همین تفاوت در زاویهی دید باعث میشود خواننده یک نفس داستانها را یکی پس از دیگری بخواند و پیش برود اما قصههای یونان لایههای عمیقتری هم دارند پس میشود هر داستان را چند بار خواند و با آنها زندگی کرد.
دربارهی نویسنده:
رسول یونان شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی متولد سال ۱۳۴۸ شمسی است. او در دهکدهای کنار دریاچه ارومیه به دنیا آمده و هماکنون ساکن تهران است. او تاکنون چندین و چند دفتر شعر، مجموعهداستان کوتاه و رمان به چاپ رساندهاست. گزیدهای از دو دفتر شعر رسول یونان با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت» توسط واهه آرمن به زبان ارمنی ترجمه شده و در تهران به چاپ رسیدهاست.
همچنین تعدادی از آثار او توسط مریوان حلبچهای به کردی سورانی ترجمه شدهاست و مجموعه ترانههای او با عنوان «یه روز یه عاشقی بود» توسط سعیدهسادات سیدکابلی به فرانسه ترجمه شده و از سوی انتشارات کریستف شُمان در کشور فرانسه به چاپ رسیدهاست.
رسول یونان چه در جایگاه یک شاعر یا مترجم و چه در جایگاه یک رماننویس دوستداشتنیست. آنقدر نوع و زاویهی نگاهش به جهان و روابط انسانی خاص است که خواننده شک میکند مگر میشود جهان تا بدین حد شفاف و خالص بوده و او هنوز به این خلوص و شفافیت پی نبرده باشد. روایت در داستانهای او آنقدر سهل و ممتنع است که خواننده سطر از پی سطر احساس میکند بر قایقی بادی روی دریای آرام شناور است و نسیم ملایمی او را به پیش میبرد. تجربهی خواندن آثار او را از دست ندهید.
برشی از کتاب:
«تویی دانیال؟»
نگذاشت حالش را بپرسم زود با صدای خفه گفت: «منو به اسم خودم صدا نزن. سگا به اسم من حساسان. اگه اسممو بشنون میریزن رو سرم تیکهپارهم میکنن.»
گفتم: «نترس اینجا هیچ سگی نیس.»
به اطراف نگاهی انداخت و همانطور آهسته ادامه داد: «تو سگا رو خوب نمیشناسی. اونا همهجا هستن، فقط دیده نمیشن یهو پیداشون میشه. اگه بخوان، از همهجا بیرون میزنن؛ از در، از دیوار، از همین آسفالت جاده.»
نفسزنان ادامه داد: «به هرجا بخوان وارد میشن، از کسی هم اجازه نمیگیرن.»
صدایش به ترس آلوده شد و گفت: «یه ماهه هر شب میآن تو خوابم، گلهای هم میآن. نمیدونم باهاشون چیکار کنم.»
بیچارگی توی صدایش بیداد میکرد. کلافه بود. برای اینکه کمی بهش دلداری بدهم گفتم: «اینقدر خواباتو جدی نگیر. هر کسی ممکنه از این خوابا ببینه.»
نیمنگاهی به من انداخت و گفت: «چیچی خوابامو جدی نگیرم. صُبا که از خواب پا میشم میبینم دور و برم پر از موی سگه.»
از دیگر آثار رسول یونان در نشر نیماژ میتوان به رمان «راه طولانی بود از عشق حرف زدیم»، مجموعهداستانهای «کلبهای در مزرعه برفی»، «دیر کردی ما شام را خوردیم» و «لیوانها و پیپها»، کتاب بوطیقای «جابهجا کردن صندلیها»، مجموعه شعر «چه زود مهمانی تمام شد»، مجموعه ترانههای «یه روز یه عاشقی بود» و گردآوری و ترجمه مجموعه شعر «ماشینها از روی سایهات میگذرند» که نوشتهی شاعران معاصر جمهوری آذربایجان است، اشاره کرد.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “همهبههم شببهخیر گفتند اما کسی نخوابید” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.