شابک | 9786003677067 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | مو یان |
مترجم | ناصر کوهگیلانی |
سال انتشار | 1401 |
نوبت چاپ | 2 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | سخت |
تعداد صفحه | 565 |
۱۶۸,۰۰۰ تومان
دسته: پرفروشترینها, جدیدترین ها, جلد سخت, داستان خارجی, رمان
برچسب: 1400, ادبیات چین, چاپ اول, شرق, مو یان, ناصر کوهگیلانی, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
قورباغه
نوشتهی مو یان
ترجمهی ناصر کوهگیلانی
در «قورباغه» مو یان تاریخ گستردهی چین مدرن را از دریچهی سیاست جنجالی تکفرزندی این کشور شرح میدهد و نقد به آن وارد میکند.
خلاصه داستان قورباغه:
قورباغه با نامهی نمایشنامهنویسی با نام مستعار نوزا قورباغه به نویسندهای معروف به نام سنسی شروع میشود. نمایشنامهنویس قصد دارد نمایشنامهای دربارهی عمهی خود بنویسد. گوگو؛ – دختر زیبای یک دکتر معروف و کمونیست سرسخت و عمهی نوزاد قورباغه – در جوانی به دلیل مهارتش به عنوان مامایی مدرن مورد احترام بود. اما زمانیکه معشوق و نامزد او خیانت میکند، وفاداری خود گوگو به حزب زیر سوال میرود. او تصمیم میگیرد وفاداری خود را با اجرای دقیق سیاست تکفرزندی، بررسی تعداد کودکان در روستا، و سقط جنین زنان حتی در هشت ماهگی دوران بارداری، ثابت کند.
مو یان اغلب در رمانهای خود از حیوانات استفاده میکند و زیستی اسطورهای و ارزش نمادین را در آنها دمیده است. قورباغه در چینی (蛙) «وا» خوانده میشود و با اندکی تفاوت در لحن، (哇) صدای گریهی کودک هم است. ثانیاً، یان از نمایش تمثیلی قورباغه – حیوان توتمیک برای باروری، بازسازی و تولد دوباره استفاده میکند که در بسیاری از مناطق چین استفاده میشود. همچنین دربخش پایانی کتاب که به نمایشنامهی نوزاد قورباغه احتصاص دارد ما شاهد ارجاعی به نمایشنامهی «غوکان» نوشتهی آریستوفان در حدود سال 405 پیش از میلاد هستیم.
ناصر کوهگیلانی دربارهای «قورباغه» اینگونه نوشته است:
داستان ” قورباغه” سیاست تکفرزندی جمهوری خلق چین را مورد انتقاد قرار میدهد و با خلق شخصیتی خیالی از عمهای واقعی، ماجراهایی را به تصویر میکشد. مویان در خطابهی نوبلش، در مورد عمهی واقعی و داستانیاش چنین میگوید:
“من عمهای دارم که شخصیت محوری جدیدترین رمانم به نام ” قورباغه” است. بعد از اعلام جایزهی نوبل، روزنامهنگاران دستهدسته برای مصاحبه به خانهاش رفتند. اول با صبر و حوصله پذیرایی میکرد. اما خیلی زود مجبور شد از دست خبرنگاران فرار کند و برود خانه پسرش در مرکز ایالت. انکار نمیکنم که موقع نوشتن قورباغه(ها) او را در نظر داشتم، امّا تفاوت عمهی واقعی با عمهی داستانیام خیلی زیاد است. عمهی داستانیام متکبر و قدرتطلب است، حتی در مواقعی خشن و شرور، اما عمه ی واقعیام مهربان و خوشاخلاق است،
نمونهی همسری دلسوز و مادری بامحبت. سالهای پیری عمهی واقعیام سالهای سعادتمندانه و رضایتبخشی بوده، امّا عمهی داستانیام در سالهای پیریاش بر اثر عذاب روحی دچار بیخوابی شده و شبها با خرقهی سیاهش مثل اشباح پرسه می زند. ممنونم که عمهی واقعیام از دستم عصبانی نشده که در رمانم این همه او را تغییر دادهام. به فهم و درایتی که از خود نشان داده و رابطهی بغرنج شخصیتهای داستانی و آدمهای واقعی را درک کرده است، بسیار احترام میگذارم.”
دربارهی نویسنده:
مو یان متولد سال 1955 در خانوادهای کشاورز و چینی در شمالشرقی شهرستان گائومی استان شاندونگ به دنیا آمد. در زمان انقلاب فرهنگی چین مدرسه را ترک کرد و در یک کارخانهی تولید محصولات نفتی مشغول به کار شد. پس از انقلاب فرهنگی به ارتش آزادی بخش مردم پیوست و نوشتن را در سال 1981 و در حالی که هنوز سرباز بود آغاز کرد. سه سال بعد به عنوان مدرس در گروه ادبیات آکادمی ارتش آزادیبخش مشغول به کار شد. وی در سال 1991 موفق به اخذ درجهی کارشناسی ارشد از دانشگاه نرمال پکن شد.
مو یان یکی از پرآوازهترین نویسندگان چین است. آثار او به اکثر زبانهای زندهی دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و اغلب زبانهای آسیایی ترجمه شده که افتخارات زیادی برایش به ارمغان آورده است. برخی آثار مو یان حتی در کشورش اجازه چاپ نداشته یا بخشهایی از آن را سانسور میکردند.
جایزهی نوبل ادبیات سال 2012، به دلیل رئالیسم وهمگونهای که با قصههای عامیانهی گذشته و حال به هم میآمیزد، به او اعطا شد.
برشهایی از قورباغه:
- جدّه همیشه میگفت: «شما واقعاً به اینهمه نور احتیاج دارین؟ حتی اگه قرار باشه توی تاریکی مطلق هم غذا بخورین، لقمه رو توی سوراخ دماغتون نمیکنین. برق به زغالسنگ احتیاج داره. زغالسنگ باید از سه هزار فوتی زیر زمین، یه جایی مثل جهنم، توسط معدنچیان کنده بشه. اونهم با این مقامهای اداری فاسد و رؤسای متقلب که براشون زندگی معدنچیان اصلاً ارزشی نداره از این گردوخاکی که چهرهی این بیچارهها رو پوشونده هم کماهمیتتره! هر تکه زغالسنگ به خون آغشتهست.»
- آدمهای پولدار خیلی به خرافات گرایش دارند. درجهی اعتقاد به خرافات برابر است با میزان ثروت. باورهای جبرگرایانهی آنها از فقرا پیشی گرفته و مردم بیچاره زندگی را باارزشتر از یک کشتی شکسته نمیدانند؛ پولدارها با آن مانند یک ظرف چینی گرانبها رفتار میکنندعشقشان به زندگی عظیمتر از فقراست.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قورباغه” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.