شابک | 9786003677005 |
موضوع اصلی | ادبیات نمایشی |
موضوع فرعی | نمایشنامه خارچی |
نویسنده | هَینِر مولر |
مترجم | محمود حسینیزاد |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 76 |
۸۰,۰۰۰ تومان
دسته: تئاتر و ادبیات نمایشی, نمایشنامه خارجی
برچسب: 1400, چاپ اول, فیلوکتت, محمود حسینیزاد, نشر نیماژ, هَینِر مولر
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
فیلوکتت
اثر هَینِر مولر
ترجمهی محمود حسینیزاد
«فیلوکتت» را هینر مولر در دوران ساخت دیوار برلین نوشت، زمانی که دولت سوسیالیست–کمونیست آلمان شرقی تصمیم گرفت تا حتی با کشیدن دیوار از نفوذ و رواج افکار غیرخودی جلوگیری کند. «فیلوکتت» اولین نمایشنامه از مجموعه بازخوانیهای هینر مولر از تراژدیهای یونان باستان است، با نگاه به نظریهی «نمایشنامههای آموزشی» برتولت برشت و با نگاه به وضعیت سیاسی آلمان شرقی. نظام حاکم بر آلمان شرقیِ کمونیستی از نوع استالینی بود و هینر مولر بعدها گفت: «اوایل سالهای 60 (میلادی)، کسی نمیتوانست دربارهی استالینیسم نمایشنامهای بنویسد. اگر میخواستی واقعیت را بیان کنی، باید چنین مدلهایی انتخاب میکردی.»
دربارهی نویسنده:
هینر مولر از نظر جهانبینی سوسیالیست بود. ناسیونال سوسیالیستها [نازیها] به زندان محکومش کردند و به اقامت در اردوگاه کار اجباری. خودش ۱۹۴۴ به خدمت فراخوانده شد. بعد از جنگ، دیپلم گرفت. آلمان شده بود شرقی و غربی، و در بخش شرقی رژیم سوسیالیستی ـ کمونیستی برقرار، که دلیل فرار و مهاجرت خیلیها به بخش غربی شده بود. پدر و مادر و برادر هینر مولر هم در سال ۱۹۵۱ به بخش غربی فرار کردند. اما هینر مولر در بخش شرقی ماند. نمایشنامهنویس شد و روزنامهنگار. 1961 بهخاطر نوشتن نمایشنامهای از اتحادیهی نویسندگان آلمان شرقی اخراج شد، چون نمایشنامهاش را متنی ضدساخت دیوار برلین تفسیر کرده بودند. اخراج یعنی دو سال ممنوعیت انتشار کار. مولر هم شروع کرد به بازخوانی و بازنویسی آثار کلاسیک یونان ازجمله فیلوکتت (۱۹۶۴). از همان زمان در آلمان غربی و امریکا به شهرت رسید. اولین اجرای فیلوکتت هم در سال ۱۹۶۸ در مونیخ بود. بعد از اتحاد مجدد دو آلمان، هینر مولر شد مدیر تئاتر انسامبل برلین (۱۹۹۵) در همان شهر از دنیا رفت.
دربارهی کتاب:
اودیسهئوس و نئوپتولِموس [پسر آشیل] در ساحل جزیرهی خالی از سکنهی لمنوس از کشتی پیاده میشوند. اودیسهئوس سالها پیش فیلوکتت را در این جزیره رها کرده. پای فیلوکتت، که در خدمت سپاه یونان بود، بهشدت مجروح شده بود، خودش دیگر بهدرد جنگ نمیخورد، و بوی تعفن زخم و فریادهایش سربازان را پریشان و بیخواب کرده بود. فیلوکتت که طی سالها در جزیره تنها و همدم لاشخورهاست، کینهی عمیقی نسبت به یونانیها و اودیسهئوس پیدا کرده. حالا اودیسهئوس و نئوپتولِموس آمدهاند تا فیلوکتت را برگردانند. سربازهایش بدون او در جنگ شرکت نمیکنند، و به کمان فیلوکتت هم نیاز است. تیر از این کمان، که اولیس به او داده، هرگز خطا نمیکند و چنین اسلحهای برای پایان دادن به جنگ بیپایان ترویا ضروری است. اودیسهئوس نئوپتولِموس را همراه آورده تا او با نیرنگ و حیله تیر و کمان فیلوکتت را از او بگیرد. یونانیها قصد دارند فیلوکتت را بربایند و به کشتی بیاورند. او هم مانند اودیسهئوس و نئوپتولِموس فرماندهی هزار سرباز است و سربازانش با دیدن او انگیزه برای نبرد پیدا میکنند.
محمود حسینیزاد دربارهی ترجمهی فیلوکتت از زبان آلمانی گفته است: «این نمایشنامه را به سفارش Deutsches Theater برلین و در ارتباط با اجرای فیلوکتت امیررضا کوهستانی ترجمه کردم. در تابستان ۲۰۱۹. متن هینر مولر، متنی که برای ترجمه داشتم، صحنهبندی ندارد. صحنهبندی را طی تماسهای متعدد بر سر ترجمه با دستاندرکاران Deutsches Theater اضافه کردهام.»
در پیشگفتار این نمایشنامه میخوانیم:
خانمها و آقایونا، از این روزا
نمایشمون ما رو میبره به اون روزا
که هنوز آدما دشمن خونی هم بودن
زندگیها خطرناک، کشت و کشتارها عادی بودن
همین اول کار هم اعتراف کنیم: از اینی که نشون میدیم
هیچ نتیجهی اخلاقیای نمیتونیم بگیریم
فکر نکنین درسی برای زندگیتون میگیرین
دوست ندارین، راه خروج رو بگیرین
درهای سالن نمایش بهسرعت باز میشوند.
ما اخطار رو دادیم.
درها بسته. دلقک ماسکش را برمیدارد. سرش، سر یک اسکلت است.
اسباب خندهتون نمیشه
کاری که داریم میکنیم، همین نمایشه.
از دیگر آثار محمود حسینیزاد که توسط نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به ترجمهی نمایشنامهی «هراس» نوشتهی فالک ریشتر اشاره کرد.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فیلوکتت” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.