شابک | 9786003679795 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | هاروکی موراکامی |
مترجم | امیر دیانتی |
سال انتشار | 1403 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 552 |
۵۴۰,۰۰۰ تومان
اکنون موجود نیست؛ اما میتوانید این محصول را پیشخرید کنید
دسته: جدیدترین ها, جلد سخت, رمان
برچسب: ادبیات جهان, امیر دیانتی, رمان خارجی, سال 1403, نشر نیماژ, نوبت 1, هاروکی موراکامی
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
شهر و دیوارهای نامطمئنش
نوشتهی هاروکی موراکامی
ترجمهی امیر دیانتی
هاروکی موراکامی، نویسندهی نامآشنای ژاپنی، از نویسندگانی است که تأیید مخاطبان جهانی و منتقدان ادبی را باهم دارد؛ هم مردم کتابهایش را مثل ورق زر میبرند و هم اهالی حرفهای ادبیات برایش کف میزنند. مجموعهداستان حاضر نیز همین ویژگی را دارد و بهرغم کوتاهزمانی از انتشار جهانیاش، بسیار موردتوجه واقع شده است.
آنچه در «شهر و دیوارهای نامطمئنش» انتظار شما را میکشد:
شهر و دیوارهای نامطمئنش داستانی عاشقانه است دربارهی جستوجو؛ قصیدهای است در بزرگداشت کتابها و کتابخانههایی که این گنجینهها را در خود جای دادهاند، و تمثیلی است برای این روزگار غریب. داستان در مرز خیال و واقعیت روایت میشود و میان شهر محصور، میان دیوارها و دنیایی که میشناسیم یا تصور میکنیم میشناسیم، رفتوبرگشت دارد.
پسر و دختری نوجوان عاشق هم میشوند. دختر به او میگوید خود واقعیاش جای دیگری است. شهری محصور میان دیوارها که تکشاخها در آن جولان میدهند و کتابخانهها بهجای کتاب رویاهای باستانی دارند و تکنولوژی در آن جایی ندارد.
دختر ناگهان و بهشکلی مرموز ناپدید میشود؛ مرد، در جستوجوی او، در میانسالی به شهر و میان دیوارها میرسد، و دختر را مییابد که هنوز همان سن دیدار اولشان را دارد. همهچیز ظاهراً مطابق گفتههای دختر است؛ اما پشت این نقاب دلفریب، ماجرایی شوم خفته.
چه کسی حاضر است برای حضور در رؤیایی متجسم، سایهاش را رها کند؟
انسانها مثل هوای دموبازدم ما زودگذر هستن و فعالیتهای روزمرهی زندگی چیزی نیستن جز سایهای گذرا و درعینحال پویا. همیشه مجذوب این کلمات بودم، اما فقط بعداز مرگم و تبدیلشدن به چیزی که میبینی، معنای واقعی کلمات رو فهمیدم. آره، ما انسانها آهی بیش نیستیم و حالا که مُردم، دیگه حتی سایه هم ندارم.
دربارهی نویسنده:
هاروکی موراکامی در سال 1949 در کیوتو بهدنیا آمد، یعنی زمانی که ژاپن دوران پساجنگ جهانی دوم را میگذراند و وضعیتی دوگانه در قبال فرهنگ آمریکایی داشت: هم در جنگ، از این کشورِ دشمن شکست خورده بود و هم فرهنگ آمریکاییْ در حال نفوذ در فرهنگ سنتی خانوادههای ژاپنی بود. این دوگانگی و تأثیرات آن، بر فضای ذهنی و داستانیِ موراکامی نیز تأثیر بسیار داشته است؛ چنانکه گرچه او گاه از سوی ادبای هموطنش محکوم به بیاعتنایی به ساختار ادبیات ژاپن و به اصطلاح غربی بودن میشود، ولی همزمان رگههایی بسیار شرقی نیز در آثارش دارد. بههرحال، او از همان ابتدا علاقهی زیادی به ادبیات غربی داشت، از کلاسیکهای روسی گرفته تا رئالیستهای آمریکایی و سوررئالیستهای اروپایی، و از ژانرهای کارآگاهی و معمایی گرفته تا ادبیات پستمدرن. حتی بهقول خودش چون همیشه آثار غربی میخوانده، در اوایل کارِ نویسندگی، نمیدانسته ژاپنی نوشتن چگونه است.
موراکامی از سال 1991 تا 2001 در دانشگاه پرینستون آمریکا مشغول تدریس ادبیات بود و اینک به همکاری از راه دور با دانشگاههای معتبر آمریکا ادامه میدهد. علاوه بر تألیف داستان، او مقالات غیرداستانی هم دارد، و نیز مترجم معتبر برخی آثار مهم انگلیسیزبان است که بهگفتهی خودش، تأثیر بسیاری بر او داشتهاند، ازجمله: گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد، خواب گران اثر ریموند چندلر، و ناتوردشت اثر جی.دی سَلینجر و البته آثار ریموند کارور، داستانکوتاهنویس معروف و معاصر آمریکایی که دوست او نیز بهشمار میرفته است. در مقام دوست دیگر هم باید از کازوئو ایشیگورو، دیگر نویسندهی ژاپنیالاصل معروف و برندهی نوبل ادبی، نام برد که موراکامی را آشکارا تحسین میکند. در داخل و خارج از ژاپن، اقتباسهای سینمایی، تئاتری و حتی ویدئوگیمی مختلفی از آثار این نویسندهی پُرکار، دور از حاشیه و تا حدودی منزوی، و البته ثروتمند انجام پذیرفته است. موراکامی، که دوندهی ماراتن نیز است، مدتهاست علاوه بر آثارش، بهخاطر رعایت یک سبک زندگی منظم و سالم (ازجمله دویدن و شنا کردن طولانیمدت در روز و زود خوابیدن در شب)، علاقهاش به موسیقی (بهخصوص ترومپت و پیانو) و همینطور عشقش به گربهها، شهره است.
برشی از این کتاب:
وقتی طعم عشق خالص و واقعی رو بچشی، گرما به یه قسمت از قلبت میتابه و حتی میسوزوندش. مخصوصاً وقتی اون عشق قبل از اینکه به کمال برسه و میوه بده، میونهی راه از دست بره. یه همچین عشقی برای کسی که تجربهش کرده، نعمت عالی و سعادت خالصه اما درعینحال میتونه یه نفرین مادامالعمر و دردسرساز هم باشه.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “شهر و دیوارهای نامطمئنش” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.