شابک | 9786003677142 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | احمد پوری |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 120 |
۳۵,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, پیشنهاد ما برای شما, داستان ایرانی
برچسب: 1400, احمد پوری, چاپ اول, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
روزن
نوشتهی احمد پوری
روزن حاصل طبعآزمایی احمد پوری در زمینهی نوشتن داستان کوتاه در بیستسال اخیر است. احمد پوری مترجم شناختهشدهای که او را با ترجمههای زیبایش از شعرهای عاشقانه به یاد میآوریم، پیش از مجموعهی روزن، در سه رمانی که منتشر کرده بود قصههایی برآمده از عشق، سیاست و تاریخ را با تبحری که نشان از یک داستاننویس خبره داشت روایت میکرد.
او حالا در «روزن» نیز از زبان راویانی که اکثرشان با محیط اطرافشان چندان راحت نیستند و احساس غریبگی میکنند، قصههایی پرکشش که در زیرلایهی خود امتزاجی از عشق و تنهایی و حسرت را پیش روی ما قرار میدهند. احمد پوری صمیمی و گرم قصه میگوید و دلنشین. داستانهای او از دل بر آمده است.
آنچه در «روزن» انتظار شما را میکشد:
این کتاب از سه مجموعهداستان بههمپیوستهی «نیمیم ز ترکستان»، «نیمیم ز فرغانه» و «نیمیم ز آب و گل» تشکیل شده است.
«نیمیم ز ترکستان» از داستانکوتاههای «کازابلانکا»، «بوی عروسی»، «شناسنامه»، «قفس»، «من مست و…»، «مگه میشه؟»، «هر سه مرد بودند» و «روزن» تشکیل شده است. «نیمیم ز فرغانه» هم شامل هشت داستانکوتاه «پریشانتر»، «تولدت مبارک»، «کازینو»، «نامکرر»، «گورستان طوبائیه»، «عید آمد و ما…»، «چون کشتی بیلنگر» و «یک لنگه کفش بلورین» میشود. بخش آخر کتاب «نیمیم ز آب و گل» را هم پتج داستان کوتاه درهمتنیدهی «هنوز وقت هست»، «شب خوب»، «طرح خندهی شیرین تو»، «درد نفسگیر انگشت کوچک» و «کنعان» روایت میکنند.
احمد پوری نویسندهی این کتاب پیشنهادی برای خواندن «روزن» پیشنهاد داده است: « مجموعه را در سه بخش گردآوردهام و دلیل آن نوعی همخوانی بین داستانهای هر بخش بود. تنها توضیحی که میتوانم بدهم داستانهای بخش نخست کتاب است که عنوان «نیمیم زترکستان» دارد. این داستانها بهنوعی بههم پیوسته هستند و راوی و مکان در آنها یکی است. میشود آنها را جدا از هم خواند و یا پشت سر هم به صورت یک داستان بلند. اما توصیهام این است خوانندگان عزیز، داستان اول این بخش «کازابلانکا» را بهصورت نوعی مدخل بخوانند که شاید ارتباطگیری با دیگر داستانها را آسانتر کند»
دربارهی نویسنده:
احمد پوری دربارهی خودش میگوید: «در ۲۳ فروردین ۱۳۳۲ پدرم، کارمند ۳۰ ساله دارایی تبریز که علاقه بسیاری به کتاب خواندن و ادبیات داشت صاحب دومین پسر شد که من بودم. به یاری او بود که خیلی زودتر از بچه های همسن خود به کتاب خوانی پرداختم اما تا خواستم از او بیشتر یاد بگیرم و پا به پایش بروم مرا که ده سالم بود با مادرم و پنج بچه دیگر گذاشت و به خواب ابدی رفت . باقی راه را باید خود در این برهوت می رستم بی دست هیچ پالیزبان. روزگار کودکی و نوجوانی به بازی و کار و درس خواندن و کتابخواری گذشت …»
برشی از کتاب:
- دارم به بلوار پهن که دوسوی آن درختان نخل هست نگاه میکنم. وارد سرزمین غریبی شدهام. انگار دارم فیلم میبینم. بهنظرم خیلی شبیه لوکیشن کازابلانکاست منهای خانمهای توریست کلاه بر سر و آقایان آمریکایی شاپودار و سیگار برگ برلب.
- مسافر خبر ندارد این مسافرخانه مقرراتی دارد که در هیچکجای دنیا نمیشود پیدایش کرد. مسافر زن راه نمیدهد؛ همه باید پیش از خواب پاهایشان را بشویند؛ پس از دوازده شب مسافر قبول نمیکند و صد مقررات دیگر.
-
تو اصرار میکنی که در شهرگردیهایم همراهم شوی و من نمیپذیرم. فقط به خاطر این که میترسم حوصلهی تو را سر آورم. من لای کتابهای کتابفروشیهای درندشت خواهم گشت و تو اولین دقایق را با من همدوش خواهی بود و بعد روی صندلی گوشهای خواهی نشست و به من اطمینان خواهی داد که «تو اصلاً عجله نکن من زانویم مختصر اذیت میکند اینجوری راحتم. جان من عجله نکن.» اما مگر میشود بار سنگین تو را بر ذهن کشید و با خیالی آسوده عناوین کتابها را دید زد؟ به چه زبانی باید بگویم که من در این چند روز فرصت لندنگردی دلم میخواهد کسی با من نباشد؟ به بهانهی کتابها هم که شده میخواهم با درون در آیم و در خویش بنگرم. تو میخواهی حق میزبانی را به جا آوری و تنهایم نگذاری و من میخواهم یک روز هم که شده بگذاری تنها نفس بکشم و در خیابانهایی که دیکنز در آن قدم میزد راه بروم.
از دیگر آثار احمد پوری که توسط نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به ترجمههای رمان «دشمنان» نوشتهی آیساک باشویس سینگرو «برف سیاه» نوشتهی میخائیل بولگاکوف، «دلبند عزیزترینم» که نامههای چخوف به همسرش اولگا کنیپر را در برمیگیرد، مجموعه اشعار «تو خواب عشق میبینی من خواب استخوان» سرودهی اورهان ولی و رمان «پشت درخت توت» که نوشتهی خود احمد پوری است، اشاره کرد.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “روزن” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.