دیرشکوفا شدگان
نوشتهی ریچ کارلگارد
ترجمهی الهام طاهری
مجموعهی استخوانهای روح دفترهاییست در باب فلسفه و نظریهی مدرن. استخوانهای روح سر آن دارد تا بازنمایی تحلیلی و دقیقی از جریانها و جنبشهای فلسفی و نظری معاصر بهدست دهد.
آنچه در «دیرشکوفا شدگان» انتظارتان را میکشد:
این کتاب از نه فصل «وسواس شکوفایی زودهنگام ما»، «خطای بیرحمانهی سنجش انسان»، «زمانسنج منعطفتر برای توسعه انسانی»، «ارزش صبر کردن دارد: شش نقطه قوت افراد دیرشکوفا»، «فرهنگ سالم خودتان را بسازید»، «رها کنید! توصیهای ساختارشکنانه برای افراد دیرشکوفا»، «قدرت خارقالعادهی خودناباوری»، «رشدتان کند است؟ گلدان خود را عوض کنید و به باغچهی بهتری بروید…» و «افراد دیرشکوفا در درازمدت» تشکیل شده است.
چرا باید «دیرشکوفا شدگان» را خواند:
ریچ کارلگارد در فصلهای ابتدایی کتاب دیرشکوفا شدگان به گرایش مدارس و کارفرمایان به بهادادن بیش از حد به دستاوردهای زودهنگام اشاره میکند و معتقد است در نگاه این سیستمها دیرشکوفایی بهعنوان ناکارآمدی و نوشدارو پس از مرگ سهراب تلقی میشود. او معتقد است عواقب این انتظار میتواند مادامالعمر باشد و زمانی که طیف گستردهای از مردم احساس کنند که براساس این رتبهبندی کوتهبینانه جامعه را متضرر میکنند، دچار سرکوب و طردشدگی قرار میگیرند، اما کارلگارد ورق را برگرداند و شش نقطه قوت دیرشکوفا شدن را بیان میکند.
دربارهی نویسنده:
گزیده ای از کتاب:
ایراد ما نیست که نتوانستیم شاگرد اول باشیم، در امتحانات ورودی دانشگاهها نمرات عالی کسب کنیم و در اولین رشتهی انتخابی خود در دانشگاه قبول شویم. یا اینکه در بیستویک سالگی حواسمان پرت زندگی شد و شانس اول خود را برای گرفتن شغل جذابی که کاملاً با استعداد و علایق ما هماهنگ بود از دست دادیم. این ایراد ما نیست که نتوانستیم تا بیستودو سالگی میلیونها دلار و تا سی سالگی میلیاردها دلار درآمد داشته باشیم و به این ترتیب، عکسمان روی مجلهی فوربز قرار نگرفت یا به بیماری مالارایا پایان ندادیم، تنشها را در خاورمیانه حل نکردیم، مشاور رئیسجمهور نشدیم یا تا سیوپنج سالگی سومین جایزهی اسکار خود را دریافت نکردیم.
این ایراد ما نیست و تنها به این دلیل که ستارهی بختمان از ابتدا درخشان نبوده، بههیچوجه شکست خورده نیستیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.