شابک | 978600367۷۲۷۲ |
موضوع اصلی | علوم انسانی |
موضوع فرعی | فلسفه |
نویسنده | لزلو اف. فولدنی |
مترجم | یاسمن ثانوی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | پالتویی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 272 |
۲۸۰,۰۰۰ تومان
دسته: جدیدترین ها, پالتویی, علوم انسانی, فلسفه و هنر
برچسب: 1400, استخوانهای روح, چاپ اول, فلسفه, لزلو اف. فولدنی, نشر نیماژ, یاسمن ثانوی
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
نوشتهی لزلو اف. فولدنی
ترجمهی یاسمن ثانوی
فولدنی در «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید» با درک اهمیت نوشتار زیبا از طریق همدلی، تخیل، شیفتگی و حساسیت شدید به عدالت، طیف گستردهای از موضوعات را پوشش میدهد؛ از مراقبهی وحدت متافیزیکی گروهی مجسمهساز گرفته تا تحلیل ترس بهعنوان پنجرهای به رابطهی ما با زمان.
مجموعهی استخوانهای روح دفترهاییست در باب فلسفه و نظریهی مدرن. استخوانهای روح سر آن دارد تا بازنمایی تحلیلی و دقیقی از جریانها و جنبشهای فلسفی و نظری معاصر بهدست دهد.
آنچه در «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید» انتظارتان را میکشد:
میدانیم تاریخ را پیروزان مینویسند. اما شکستخوردگان قربانی تاریخ نیستند. بدتر از شکستخوردن، لایق شکست دانسته نشدن است. قربانیان واقعی تاریخ کسانی هستند که ما حتی از وجودشان بیخبریم. «داستایوفسکی در سیبری هگل میخواند و میگرید» با توصیف تبعید داستایوفسکی در سیبری مسیرش را آغاز میکند، فولدنی در این مقالهی زیبا و پر از قدرت و تکاندهنده توجه خود را به نقطه کور تاریخ معطوف میکند. تأملات او مانند یک تفسیر انتقادی دربارهی زمان حال است.
آثار لازلو فولدنی، در سنت دیرینهی نقد فکری و فرهنگی عمومی، با نوشتههای مونتن، والتر بنجامین و توماس مان طنینانداز میشود. در این مجموعه مقالات جدید، فولدنی پیامدهای مستمر فروپاشی دین را مورد بررسی قرار میدهد.
او بررسی میکند که چگونه سنتهای روشنگری نتوانستهاند جایگزین عناصر اساسی اسطورههای مذهبی در دوران قدیم بشوند – نه کمال متافیزیکی و نه هدف آرامشبخش اسطورهها احضار نشدهاند.
لزلو اف. فولدنی در پیشگفتار «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید» نوشته است:
زندگی انسان به پاس یک شکاف و یک شکستگی آغاز میشود ـ از عدم به وجود پرتاب میشود ـ و از این شکاف و شکستگی عبور میکند و دوباره به عقب پرتاب میشود: از وجود به چیزی میرسد، که در نبود یک واژهی بهتر، مجبوریم آن را عدم بنامیم. این دو ناشناخته ـ یعنی تقدم و تعقیب وجود ـ اساس پذیرندگی متافیزیک است. لازم نیست فیلسوف باشید تا این را بدانید؛ این پذیرندگی در همهچیز وجود دارد؛ و برخی مواقع رخ نشان میدهد و به تجربهای بدل میشود که همهچیز را از بین میبرد.
اگر دلیل دیگری وجود نداشته باشد، میتوان گفت این وضعیت بهعلت آگاهی ما از فناپذیری ما است، زیرا از زمان تولد به غم دوری از متافیزیک مبتلا شدهایم. همان طور که ولادیمیر ناباکوف در اولین جمله از زندگینامهاش با عنوان نطق، خاطرات مینویسد: «گهواره بر فراز مغاک تکان میخورد و عقل سلیم میگوید وجود ما چیزی جز شکاف کوچک نور میان دو تاریکی بیکران نیست.»
نور و تاریکی؛ هگل و داستایفسکی؛ عقل و هیولاها؛ خوشبختی و مالیخولیا؛ فاوست و مفیستوفلیس؛ لرد چسترفیلد و هیولای فرانکنشتاین؛ کل و جزء. جستارهای کتاب در راستای این دوگانگیها و موارد مشابه نوشته شدهاند.
دربارهی نویسنده:
زادهی 19 آوریل 1952 منتقد، مقالهنویس و نظریهپرداز هنر مجارستانی است. او در بوداپست زندگی می کند و در آنجا استاد تئوری هنر در دانشگاه تئاتر، فیلم و تلویزیون است. او از سال 2009 عضو آکادمی زبان و ادبیات آلمان است. فولدنی با انتشار بیش از 15 کتاب، نویسندهای پرکار است. با این حال، تنها سه مجموعه از مقالات او به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است.
گزیده ای از داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید:
زمانی که فرد بالغ میترسد و با کلمات به خود یا دیگری اطمینان میدهد، ترس از بین نمیرود و تنها پنهان و سرکوب میشود. و بههیچوجه روشن نیست که ناپدید شده باشد. ما بهشدت به واژهها نیاز داریم: آنها بین ما و موضوع ترس فاصله میاندازند. آنها چیزی را میپوشانند و با این کار زندگی را بیشتر قابلتحمل میکنند ـ یا وقتی به دام میافتیم ما را یاری میکنند.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.