مصاحبه

گفت وگو با ساناز زمانی نویسنده ی رمان خاموش خانه

«خاموشخانه » نوشته‌ی ساناز زمانی اولین رمان اوست که اخیرا توسط نشر نیماژ منتشر شده، رمانی سیاسی است که در دهه‌ی هفتاد سپری می‌شود و داستان مهندسی جوان را روایت می‌کند که از آلمان دستگاه شنودی شبیه به یک خودکار به ایران می‌آورد و همین می‌شود ابزاری برای شنیدن ناگفته‌ها و رازهای پنهان اطرافیان او. از رئیس اداره و خواهرش تا دختری که با او قرار می‌گذارد همه این دستگاه را بدون آنکه بدانند در جایی از اتاقشان نگه می‌دارند و کوروش که تا قبل از این تمام اوقاتش را در تنهایی ملال آوری می‌گذرانده، یک‌باره زندگی‌اش تبدیل می‌شود به ساعت‌هایی که باید بیدار بماند و به صداها و مکالماتی گوش دهد که برایش تکان دهند ه است. زد و بندهای رئیس اداره و نقشه‌هایی که پشت سر برایش می‌کشند تا زندگی از هم پاشیده‌ی خواهرش ونوس و رازهایی که روشن از او پنهان کرده همه برای او عیان می‌شود
«خاموشخانه » کالبدشکافی جامعه‌ی ملتهب دهه‌ی هفتاد است و نویسنده نسبت به مسائل سیاسی و اتفاقاتی که در لایه‌های دولتی می‌افتد بی‌طرف نیست. او شجاعانه قوانینی که در آن دهه مردم را در تنگنا گذاشته و آنها را سمت نهان کردن چهره‌ی واقعیشان و نمایشی دروغین از خود سوق داده، نقد می‌کند و تلاش می‌کند با ابزار عجیبش تباهی رو به گسترش میان مردم را آشکار کند و صورتک‌ها را از چهره‌شان کنار بزند. از نظر او زندگی آشفته‌ای که تمام شخصیت‌های این رمان دچارش شدند و راه رو به سقوطی که به آن قدم گذاشته‌اند، ریشه در جامعه‌ای دارد که قدرت سیاسی حرف اول را می‌زند. قدرتی که با آن می‌شود زندگی هرکسی را تباه کرد. ساناز زمانی قصه‌اش را زبان یک مرد روایت می‌کند و هرچند نگاه او در این رمان به جامعه به صورت کلی است نه فقط زنان و مسائلشان ولی زندگی زنانی را به تصویر می‌کشد که قربانی فرهنگ مردسالار و چیدمان قدرت سیاسی و اجتماعی به نفع آنها هستند. زنانی که در تمام مدت مرعوب این قدرت نابرابرند

:سوال

نکته قابل توجه در رمان خاموشخانه انتخاب راوی غیرهمجنس با نویسنده است. بسیاری از نویسنده‌گان از راوی هم‌جنس خود برای نوشتن داستان استفاده می‌کنند تا دنیای عینی‌تری خلق کنند. د رحالی‌که روایتی که از زبان کوروش شخصیت اصلی داستان شما نقل می‌شود به اندازه کافی مردانه است. شما چرا یک راوی مرد را انتخاب کردید با اینکه مسلما تجربه‌ی زیستی‌اش را ندارید.

:جواب

انتخاب راوی مرد، اجبار داستان بود. ایده نوشتن این رمان از ذهنیت انتقادی من نسبت به جامعه و مناسبات قدرت زاییده شد. اما فکر کردم انتخاب راوی زن لایه‌ای فمینیستی به آن اضافه می‌کند که چون گفتمان قدرتمندی است روی لایه اصلی رمان سایه می‌اندازد. اگر این جنس داستان با روایتی زنانه نوشته می‌شد، پرهیز از تاثیر جنسیت راوی در پیشبرد داستان ممکن نبود. در حقیقت راوی زن ضرورت پرداخت به مشکلات زنان را به سطح اول روایت تبدیل می‌کرد. در این مسیر غلبه گفتمانی رخ می‌داد و مسئله اصلی یعنی نقد وضعیت اجتماعی و ساختارهای قدرت و فساد تحت‌الشعاع آن قرار می‌گرفت. من سعی کردم تعادلی بین این دو رویکرد ایجاد کنم.از سوی دیگر معتقدم اگرچه در این رمان از راوی مرد استفاده شده اما نگاه انتقادی آن به سازوکارهای قدرت یک نگاه زنانه است. شکل‌گیری نهادهای قدرت تا امروز بر اساس ویژگی‌های مردسالارانه تاریخ بوده و مردان اغلب خواسته یا ناخواسته با ضعف‌ها،مشکلات و آسیب‌زایی آن نوعی همدستی و تطابق پیدا کرده‌اند. تجربه‌های شخصی من در مشاغلی که داشته‌ام، نشان می‌دهد ارزش‌های زنانه با ویژگی‌های منفی مثل عدم شفافیت، رقابت‌های ناسالم، فرصت‌طلبی و خصوصاً شیوه‌ی توزیع قدرت، در تقابل قرار می‌گیرد

:سوال

بسیاری از نویسنده‌گان زن به دنیای زنانه و مسائل شان محدودند.ولی شما در این رمان نگاهتان بیشتر به جامعه است و راوی مرد را به گفتن درمورد زنان وا می‌دارید. آیا مسائل زنان اولویت شما در نویسندگی است؟ یا ترجیح می‌دهید نگاه کلی‌تری داشته باشید

:جواب

به گمانم هر نویسنده‌ای برای قضاوت و ارزیابی درست مسائل، در وهله‌ی اول نیازمند یک نگاه انسانی و تا حد امکان فراجنسیتی است. به قول ویرجینیا ولف «برای هرکسی که می‌نویسد فکر کردن درباره جنسیتِ خود، مخرب است .» از سوی دیگر هر نوع رویکردی به جامعه‌ی معاصر اگر مبتنی بر واقعیت باشد مسائل زنان را در خودش مستتر دارد. حوزه‌ی نفوذ مسائل زنان و مردان قابل تفکیک از یکدیگر نیست. در اغلب موارد آنها دو روی سکه هستند و شاید بسیاری اوقات جانبداری نویسنده)قصد ارزش‌گذاری بر این کار را ندارم( به داستان ویژگی‌های زنانه یا مردانه را تحمیل می‌کند. در این رمان هم همانطور که اشاره کردید راوی مرد به گفتن در مورد زنان وادار می‌شود و این شاید تجربه‌ای جدید برای خواننده باشد

:سوال

خاموش خانه یک رمان سیاسی است. رمانی که بدنه‌ی جامعه را کالبدشکافی می‌کند و لایه‌هایی از فساد و تبانی و زد و بند را برای خواننده عیان می‌کند. چرا دهه‌ی هفتاد را به عنوان مختصات تاریخی خود در این رمان انتخاب کردید؟ شما در دهه‌ی هشتاد یا نود با در دسترس بودن و پیشرفت تکنولوژی می‌توانستید با دستگاه شنودتان مانور بیشتری بدهید. این امر به شناخت شما در این دهه باز می‌گردد؟

:جواب

دهه‌ی هفتاد واجد ویژگی‌هایی بود که برای نقد و بازنمایی مسیر طی شده‌ی جامعه تا امروز فرصت خوبی به من می‌داد و از طرفی برای من نوعی رجعت به ریشه‌های برخی مشکلات امروز بود. رمان با یک ذهنیت هم‌زمان گذشته‌نگر و آینده‌نگر نوشته شد. دهه‌ی هفتاد نقطه‌ی عزیمت تاریخی ما به سمت جامعه‌ی مدنی با مختصات جهانی بود ولی به گمان من، در همان ابتدای مسیر ما انحرافاتی داشتیم که تشدید آن در طی زمان ما را از مقصد دور کرد. برخی از آنها درونمایه‌ی همین رمان هستند و به آن رنگ و بوی سیاسی می‌دهند. به گمانم دهه‌ی هشتاد یا نود نمی‌توانست حامل این پیام کلی و کنایی باشد

:سوال

به سراغ زن‌های رمان برویم. ونوس، روشن، فریده و پرستو زنان اطراف راوی هستند و در تمامشان نوعی از فساد را می‌بینیم. با اینکه دروغ‌هایشان توسط دستگاه برای کوروش رو می‌شود ولی راوی با آنان همدردی می‌کند و خواننده در این حس با او همراه می‌شود. آیا شما با این رویکرد خواستید وضعیت ناامن و مردسالار جامعه را برای زنان نشان دهید؟ چرا اصلا راوی با وجود تمام دروغ‌هایی که از آ نها می‌شنود باز هم حمایتشان می‌کند؟

:جواب

پاسخ این سوال تا حدی نیازمند ورود به قصه است و اینجا فرصت آن وجود ندارد. اما به عنوان یک جواب کلی -که البته در مورد برخی از این شخصیت‌ها صدق نمی‌کند. ضمن تایید حرف شما اضافه می‌کنم که شخصیت مرد داستان در اغلب موقعیت‌های برملا کنندۀ این وجوه تاریک )من اسمش را فساد نمی‌گذارم( یا خودش را به‌طور مستقیم مقصر می‌بیند یا تحمیل آن را از سوی مردان یا مناسبات فرو دست‌سازی زنان در جامعه درک می‌کند. به علاوه در کنش‌های او که شما اسمش را حمایت می‌گذارید نوعی اجبار به تلاش برای سر و سامان دادن به آشفتگی و هرج و مرج وجود دارد. نکته دیگر این است که شخصیت مرد داستان از آنجا که خود در موقعیت متزلزل گناه‌آلودی قرار گرفته شاید ناخواسته به شرارت دیگران با نوعی اغماض نگاه می‌کند و شیوه برخوردش با خطای دیگران مسالمت جویانه‌تر از وقتی‌ست که یک نفر خودش هیچ خطایی مرتکب نشده است

:سوال

گویا رمان بعدی‌تان را با نام اقامت ابدی به نشر هیلا سپردید، از این رمان بگویید. آیا مثل خاموشخانه نگاه سیاسی دارد؟

:جواب

اقامت ابدی یک رمان پلیسی با ویژگی‌های بارز این ژانر است که چون در بستر رئالیسم نوشته شده، حامل نوعی رویکرد انتقادی به زمینه‌های بروز جرم و مسئله عدالت است. همچنین با پرداختن به زندگی شخصی یک پلیس، وجوه انسانی او را نمایش می‌دهد


منبع: روزنامه سازندگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *