امتیازدهی 5.00 از 5 در 1 امتیازدهی مشتری
(1 بررسی مشتری)
شابک | 9786003670280 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | هوراس مککوی |
مترجم | محمدعلی سپانلو |
سال انتشار | 1396 |
نوبت چاپ | 2 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 160 |
۴۰,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, داستان خارجی, مینیماژ
برچسب: 1396, چاپ دوم, داستان, داستان ترجمه, رمان, رمان ترجمه, محمدعلی سپانلو, مگر آنها اسبها را خلاص نمیکنند, هوراس مککوی
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
آنها به اسبها شلیک میکنند
اثر هوراس مککوی
ترجمهی محمدعلی سپانلو
«آنها به اسبها شلیک میکنند» غمنامهی فرد درماندهای است تسلیم وضعیات اجتماعی، که به شیوهی خود فرد درماندهی دیگری را نجات میدهد. گیرم با مرگ!
از این کتاب در سال ۱۹۷۰، فیلم «مگر آنها اسبها را خلاص نمیکنند؟» به کارگردانی سیدنی پولاک و با شرکت جین فوندا (در نقش گلوریا) مایکل سارازین (رابرت) گیگ یانگ (راکی) تهیه شده که در ایران نیز به نمایش در آمده است.
دربارهی نویسنده:
هوراس مککوی به سال ۱۸۹۷ در ایالت تنسی آمریکا به دنیا آمد و در دسامبر ۱۹۵۵ در بورلی هیل، محلهی مشهور شهر لوسآنجلس، در سن پنجاه و هشت سالگی، بهدلیل عارضهی قلبی درگذشت.
دربارهی مترجم:
محمدعلی سپانلو؛ مشهور به شاعر تهران همزمان شاعر، روزنامهنگار، منتقد ادبی و مترجم بود. او اردیبهشتماه سال 1394 چشم از جهان فرو بست.
محمدعلی سپانلو بیش از شصت جلد کتاب در زمینههای شعر، داستان و تحقیق، به صورت تألیف یا ترجمه، منتشر کرد. در بیست سال گذشته، او به عنوان یکی از چند نمایندهی معدود ادبیات معاصر فارسی در بسیاری از گردهماییهای بینالمللی اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته میشود که سهمِ بزرگی در معرفی ادبیات ایران به جهانیان دارد.
سپانلو از معدود شاعران و نویسندگان ایرانی است که در دنیای ادبیات غرب نیز شناخته شده، و توانستهاست نشان شوالیه نخل (لژیون دونور) آکادمی فرانسه، و جایزهی ماکس ژاکوب را دریافت کند.
دربارهی کتاب:
راوی داستان، مردی که آزارش به مورچه نمیرسد، آدم صلحجویی که میخواهد همه را آشتی بدهد. شهروند مودبی که خاضعانه به قانون، به پلیس، به رئیس، و به زن احترام میگذارد. او همواره به ملاحظه تنگناهای موجود کوتاه میآید، آرزوی بزرگ فیلمسازی را به خواب میسپارد و در عالم واقع آن را به امید تهیه دو سه حلقه فیلم تخفیف میدهد. مردی است سلیمالنفس که در همه چیز منفعل است، حتی در عشقبازی.
او حرف شنو و سربزیر است. در آغاز داستان این گلوریاست که او را به مسابقه مرگبار رقص میکشاند، اما وقتی به صحنه میرود، وظیفهاش را تا حد ممکن بینقص انجام میدهد.
و چون بلندپروازیهایش را مهار کرده، در آخر کار فقط به مواهب رایگان طبیعت، مثلا آفتاب، قانع است. گرچه از این یکی هم محروم میماند. با معصومیت کمنظیری سقوط ارزشها و خیمه شببازی ادعاها را در جامعه سرمایه سالاری روایت میکند، اما هرگز قضات نمیکند، زیرا حتی در دم مرگ هم نمیخواهد درگیر شود. و بالاخره آدمکشی او هم بهگونهای سادهلوحانه صورت میگیرد.
برشی از کتاب:
گلوریا گفت: «من از همهی این کارها بیزارم. از همهی هنرپیشهها بیزارم. از اینکه یکریز یک کار را تکرار کنیم بیزارم.»
گفتم: «پارهای وقتها از آشنایی با تو پشیمان میشوم. حقیقتش این است که من هم از حرفهای یکجور و یکنواخت کسل میشوم. پیش از آشنایی با تو نمیدانستم معاشرت با آدمهای سیاهدل چه مزهای دارد.»
همراه جفتهای دیگر، پشت خط شروع مسابقه جمع شدیم. گلوریا گفت: «از زندگی خستهام، از مرگ میهراسم.»
جمز بیتس که حرف گلوریا را شنیده بود طعنه زد: «احسنت، تکهی خوبی است برای آواز. میتوانی یک ترانه بسازی دربارهی کاکاسیاه پیری که در یک حوضچه کار میکند، که از زندگی خسته شده و از مرگ هم میترسد. سیاهه مثلاً عدلهای پنبه را به دوش میکشد و دربارهی رود میسیسیپی تصنیف میخواند. خوب توجه کن، یک اسم مناسب هم روی ترانهات بگذار. مثلاً پیرمرد رودخانه.»
از دیگر آثار هوراس مککوی که توسط نشر نیماژ منتشر شده است، میتوان به «کفن جیب ندارد» با ترجمهی شهریار وقفیپور اشاره کرد.
از دیگر آثار محمدعلی سپانلو که توسط نشر نیماژ منتشر شده است، میتوان به مجموعهشعر «این قطار به ابدیت میرود» و ترجمهی نمایشنامهی «هندی از رویاها» نوشتهی هلن سیکسو اشاره کرد.
1 دیدگاه برای کتاب آنها به اسبها شلیک میکنند مینیماژ
دیدگاه خود را بنویسید لغو پاسخ
emily –
کتاب را نخواندم اما فیلم را دیدم فوق العاده بود گلوریا افکار نهیلیستی داره به خدا اعتقادی نداره تاسف اوره امریکا مدینه فاضله نیست در داستان آنها به اسب ها شلیک می کنند