لیلا صبوحی نویسنده «سیاوش اسم بهتری بود» با اذعان به سختخوان بودن این رمان نسبت به اثر قبلیاش، گفت: این رمان 38 شخصیت دارد و من باید تعداد آنها را محدود میکردم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، نشست تخصصی «یک عصر، یک نویسنده» با موضوع نقد و بررسی کتاب «سیاوش اسم بهتری بود» اثر لیلا صبوحی، با حضور جمعی از منتقدان و دوستداران کتاب در فرهنگسرای حجاب در مشهد برگزار شد. سروش مظفر مقدم از نویسندگان مشهدی در این نشست اظهار کرد: نویسنده کتاب «سیاوش اسم بهتری بود» روایتگری خوبی دارد و بلد است شخصیتها از جایی به جای دیگر ببرد. خانم صبوحی به عنوان نویسنده این اثر، با شخصیت اول کتاب خود به خوبی توانسته این کار را انجام دهد و در حاشیه صعود شخصیت داستان به قله، راوی دست خواننده را میگیرد و وارد داستان میکند
این نویسنده مشهدی گفت: راوی در خصوص موضوعاتی صحبت نمیکند که به پایان رسیده و موضوعاتی را مطرح میکند که در زندگی جاری است. در برخی بخشها تعابیر شاعرانه استفاده شده که ممکن است خواننده را از فضای داستان گمراه کند. داستان رمان نمیتواند مبهم باشد و ما به دنبال ساخت معما نیستیم زیرا در این صورت خواننده در فرآیند خواندن با مشکل مواجه میشود.
———————————————-
با یک اثر مدرن مواجه هستیم
———————————————–
محمد ریاحی دیگر نویسنده مشهدی حاضر در جلسه، در ادامه این نشست گفت: این رمان پرچم داستان نویسی را در این منطقه بلند کرد و باید به نویسنده آن تبریک بگوییم. این رمان را میتوان یک اثر مدرن نامید و از منظر دیگر این رمان پست مدرن است. وی بیان کرد: ما در این اثر فاصله بین خیال و حقیقت را مدام در رفت و آمد هستیم و از ساحتی به ساحت دیگر وارد میشویم. داستان روایت شده در این رمان بیان یک سلوک عارفانه عمیق است و به موازات سعود از کوه روایتهای دیگری نیز مطرح میشود. ریاحی تاکید کرد: نویسنده توانسته ژرفای اندیشه خود را در قالب رمان و داستان ارائه دهد و شعار نداده و باید بگویم این اثر یکی از بهترین کارهایی است که طی یک سال گذشته بآ ان مواجه بوده ام
—————————————————————————–
فاصله بین مرگ و زندگی را در این رمان حس کردم
—————————————————————————–
هادی تقی زاده نویسنده مشهدی نیز در ادامه این نشست بیان کرد: وقتی که کتاب را خواندم فضای فرهنگی خاصی در ذهنم ایجاد شد و فاصله بین مرگ و زندگی و سایه و جسمیت را حس کردم. این رمان باعث میشود که توجیه عارفانه نسبت به زندگی داشته باشیم و علاوه بر اینکه میتوان آن را از زاویه ای پست مردن نامید اما به نظر من تجربی است. تقی زاده گفت: این داستان مشابه کارهای هدایت است و از این نظر یک رمان تقابل گرایانه خیر و شر نیست. شخصیتهای این اثر دو گانه نیستند و آدمها خاکستری هستند که راه نجات نداشته و تنها به آینده امید دارند
—————————————————————————-
«سیاوش اسم بهتری بود» دایره واژگان خوبی دارد
—————————————————————————-
علی براتی نویسنده دیگر مشهد نیز گفت: اگر میخواهیم کتابی را مورد نقد قرار دهیم این اقدام غلطی است که با کتاب دیگری آن را مقایسه کنیم زیرا هر نویسنده نگاه خاص خود را دارد. این رمان بسیار سخت خوان است و با این وجود من آن را 2 مرتبه خواندم و باید بگویم دارای نثری تمیز و دایره واژگانی زیاد است. این نویسنده گفت: خواندن این کتاب نسبت به اثر قبلی نویسنده «پاییز از پاهایم بالا میرود» سختتر بود زیرا گاهی باید برای فهم به عقب بازمی گشتم تا معنای متن را بفهمم و همین عامل باعث میشود زمان بیشتری را برای خواند صرف کنیم. براتی تاکید کرد: در این رمان فضای رفتن به تهم و سایهها و بازگشتن به فضای واقعی دارای چیدمان قدرتمندی نیست زیرا شخصیت اصلی داستان در پایان با سایههای زیادی مواجه میشود که خواننده را دچار درهم ریزی ذهنیت مخاطب میکند
وی تصریح کرد: وقتی نویسنده میخواهد از دید جنس مخالف مطلبی را بنویسد باید به خوبی با احساسات آن آشنایی داشته باشد و در این اثر جاهایی که به شخصیت زن نزدیک میشود فوق العاده است اما وقتی از مردها روایت میشود معمولی است.
——————————————————————
آینده خوبی در ادبیات بانوان خواهیم داشت
——————————————————————
حسین عباس زاده دیگر نویسنده مشهدی نیز اظهار کرد: آینده خوبی در ادبیات بانوان خواهیم داشت و خانم صبوحی به خوبی در این مسیر قرار گرفته اند. نقد کتاب را نباید با تعارف ارائه کرد بلکه باید بر اساس واقعیتها سخن گفت و منتقد باید چارچوبهای ساختاری متن را کشف کند. نویسنده مشهدی بیان کرد: زیاده گویی در متن وجود دارد و موجب میشود خواننده از نزدیک شدن به شخصیت داستان فاصله بگیرد. با شخصیتی مواجه هستیم که در موقعیت سخت کوهنوردی قرار دارد که در این شرایط به دورن خود فرو میرود و به شخصیتهای دیگر فکر میکند که باید بین دورن و بیرون تعادل برقرار شود. اگر قرار نبود این کتاب را نقد کنم شاید در میانه راه خواندن آن را رها میکردم زیرا کشش لازم را ندارد.
——————————————————————
کتاب بعد از فصل شش، دچار تکرار میشود
——————————————————————
منا بدیعی نویسنده دیگر مشهدی نیز در این نشست گفت:بعد از فصل 6 این کتاب دچار تکرار میشود و از مترادفها و جملات هم نام استفاده زیادی میشود. در این رمان سنگینه کوله شخصیت داستان با سنگینی روحش برابر بود و همین عامل باعث میشود که خواننده احساس جذابیت کند. لیلا صبوحی نویسنده این رمان نیز در پایان در سخنان کوتاهی گفت: این اثر نسبت به اثر قبلی من سخت خوان است و عمدی برای ابهام نبوده است. وی افزود: باید آدمها را محدود میکردم تا این اتفاق رخ ندهد زیرا 38 شخصیت دارم که به آنها پرداخته شده است. بر اساس این گزارش، در این نشست همچنین کتاب «دیالوگ با متن» نوشته محمد ریاحی که در آن آثار برخی نویسندگان بزرگ معاصر نقد شده است نیز، رونمایی شد
منبع: ایبنا؛ خبرگزاری کتاب ایران