۷۰,۰۰۰ تومان
شابک | 9786003677449 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | آرام روانشاد |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 100 |
دو زن زیبا
نوشتهی آرام روانشاد
«دو زن زیبا» روایت واقعی زنانی است که با موقعیتهای بحرانی روبهرو میشوند و این پرسش را مطرح میکند که چه میشود به حق یا ناحق زنها اغلب خودشان را در جایگاه قربانی میبینند
آنچه در «دو زن زیبا» انتظار شما را میکشد:
«فقط میخواستم یک فنجان قهوه بخورم»، «دو زنِ زیبا»، «نیویورک دوستت دارم»، «زرد»، «از دفتر خاطرات یک تازهعروس متولد ۱۳۵۲»، «روز برمیآید»، «چِلهبُران» و «اِکستِنشِن» هشت داستان این کتاب را تشکیل میدهند.
«دو زن زیبا» مجموعه داستانی با محوریت زنان است که چند داستان آن در جوایز مختلف ادبی برندهی جایزه شدهاند. بهعنوان مثال «فقط میخواستم یک فنجان قهوه بخورم» برنده جایزه ادبی صادق هدایت در سال ۱۳۹۰، «دو زن زیبا»، برگزیده جایزه ادبی صادق هدایت سال ۱۳۸۹ شدهاند.
نویسنده داستانهای این مجموعه را طی یازده سال نوشته است. در تمامی داستانهای «دو زن زیبا» با زنی مواجه میشویم که در مواجهه با یک موقعیت خاص در زندگی قرار گرفته و حالا باید راهی برای مقابله یا کنار آمدن با آن موقعیت پیدا کند. فضای هر داستان با دیگری متفاوت است، همانطور که شخصیتهای زن این مجموعه از نظر موقعیت اجتماعی و زندگی بسیار با هم تفاوت دارند. این مجموعه همچنین نقش زن را در جایگاههای مختلف به چالش میکشد و مهمترین پرسشی که مطرح میکند این است که چرا زنان اغلب خود را در جایگاه قربانی میبینند؟
از بین بیست داستان کوتاهی که طی یازده سال نوشتهام هشت داستان را برای چاپ انتخاب کردم، آثاری که بهنظرم به بلوغ رسیدهاند. محوریت اصلی داستانها زنان هستند. هر کدام از داستانها روایت یک زن است که در یک موقعیت بحرانی قرار میگیرد. در واقع خلق یک جهان زنانه و مسایل و مصایبی که میتواند برای آنها پیش بیایید و چگونگی نحوهی مواجهه، رویکرد و نگاه به این بحران پایهی داستانها را شکل میدهند. فضای تمامی داستانها نیز با هم متفاوت است. سعی کردم به زنانی از سطح طبقاتی مختلف و مسایل متفاوت در جامعه بپردازم.
آرام روانشاد متولد ۶ اردیبهشت ۱۳۵۵ داستاننویس ایرانی است. او داستاننویسی را از سال ۱۳۸۰ و با حلقهی قصهی شیراز زیر نظر بزرگانی چون ابوتراب خسروی و محمد کشاورز شروع کرد. قبل از داستاننویسی در مقام نمایشنامهنویس و دستیار کارگردان در حوزهی تئاتر فعالیت میکرد و همچنین از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ مدیر روابط عمومی خانه مطبوعات فارس بوده است.
تأکید میکند اگر ما هم از آلوچههایش بخریم آنقدر شاد میشویم که همان طور آواز میخوانیم. میگوید آلوچههایش معجزه میکنند. پوست صورت را صاف و درخشان میکنند. غم را با یک اردنگی جانانه از خانهی دلت میاندازند بیرون و تمام این معجزهها فقط با دوهزار تومان اتفاق میافتد. معجزه باید ارزان باشد. ارزان باشد تا همهی آدمها بتوانند از آن استفاده کنند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.