شابک | 9786003676299 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | ریچارد فلاناگان |
مترجم | علی رضایی میرکمحله |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 384 |
۳۴۰,۰۰۰ تومان
دسته: پیشنهاد ما برای شما, جدیدترین ها, داستان خارجی, رمان
برچسب: 1400, چاپ اول, ریچارد فلاناگان, علی رضایی میرکمحله, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
مرگ راهنمای رودخانه
اثر ریچارد فلاناگان
ترجمهی علی رضایی میرکمحله
«مرگ راهنمای رودخانه» با نثر اثیری، عرفانی و تکاندهنده، مردی را مقابل ما قرار میدهد که همهچیز را دیده و حس کرده است. آزار و اذیت اجدادش، اولین ملاقات والدینش، زندگی کسانی که مسیر او را شکل دادهاند. آلیوش ابزاری میشود که از طریق آن فلاناگان در مورد موضوعات مربوط به مهاجرت، فرهنگ، امپریالیسم، غلبه بر سختیها اظهار نظر کند. با این حال، هیچ مضمونی قویتر از ارادهی غریزی و جوشان انسان برای فشار بیشتر، مقاومت در برابر تمایل به ناامیدی و شروع دوباره نیست. با این حال، گاهی اوقات ثابت میشود که این انگار فقط از عهدهی هرکول برمیآید.
خلاصه داستان:
«آلیوش کوزینی» پس از ده سال دوری، به جزیرهی زادگاهش برمیگردد تا با گذشتهای که از آن گریخته روبهرو شود. او بهدلیل بیپولی و آشفتگی روحی، بهاجبار، پیشنهاد کاری را میپذیرد که خودش هم میداند مناسب جسم بیمارش نیست. این سفر بازگشت حقایقی را برای آلیوش روشن میکند که پیشدرآمد مکاشفهای عظیم است، و سفری پرهیجان در رودخانهی وحشی فرانکلین در اعماق جنگلهای بکر جنوبغرب تاسمانی.
مترجم اثر در بخشی از مقدمهاشدربارهی «مرگ راهنمای رودخانه» نوشته:
اولین رمان فلاناگان روایت تلخی است از درهمآمیختگی جبر سرنوشت با تاریخ تلخ سرزمینی که در ذهن ساکنانش بهاجبار به دست فراموشی سپرده شده است. او از بازگفتن نسلکشی بومیان تاسمانی و به بردگی گرفتن آنها ابایی ندارد، انگشت بر زخم کهنهی این دورافتادهترین جزیرهی نیمکرهی جنوبی میگذارد و از رازهای مگوی این بهشتِ امروز که گذشتهی دوزخی خود را سخت فراموششده میخواهد، پرده برمیدارد. بیجهت نیست که مجلات ادبی روز از پرداختن به کتاب سر باز زده بودند و یکی از آنها آن را خارج از تمامی سبکهای شناختهشدهی ادبی استرالیا دانسته بود. زمینهی روایت رمانْ رودخانهی فرانکلین است در جنوب غربی تاسمانی که فلاناگان خودش دربارهی زیبایی آن گفته: «بهنظرم میآمد هرچقدر هم کماستعداد باشم، اگر بتوانم به زیستمایهی غنی رودخانه و فضای جادویی اطراف آن نقبی بزنم، شاید بتوانم قصهای را روایت کنم که ارزش گفتن داشته باشد.»
دربارهی نویسنده:
بسیاری ریچارد فلاناگان را بهعنوان درخشانترین نویسندهی حال حاضر استرالیا میان همنسلان خودش نام میبرند. او در شانزدهسالگی مدرسه را رها میکند و سالهای بعد از آن را بهعنوان کارگر ساختمان، دربان و راهنمای رودخانه زندگی میگذراند. در بیستویکسالگی، هنگامی که مشغول کایاکرانی روی رودخانهی فرانکلین بوده، در تندابی گیر میافتد و تا پای غرق شدن هم میرود. در کشاکش تلاشی که برای زندهماندن درمیگیرد، صحنههایی جلوی چشمان او به جلوه درمیآیند که الهامبخش نخستین رمان او، مرگ راهنمای رودخانه، میشوند. او پس از حادثهای که در آن تا یکقدمی مرگ میرود، تا سال ۲۰۱۴ که بهخاطر رمان «جادهی باریک به ژرفای شمال» برندهی جایزهی منبوکر میشود، تحصیلاتش را تکمیل میکند. از دانشگاه تاسمانی در رشتهی هنر فارغالتحصیل میشود و شش رمان مینویسد.
برشی از «مرگ راهنمای زودخانه»:
فکر منطقی تنها کاری که از دستش برمیآید این است که در برابر معرفت ادله بیاورد که ارواح خفتگان و مردگان در هر طرف این جنگل انبوه در حال گشتوگذار هستند و بر همهچیز آگاهاند و ما راجعبه خودمان، خیلی بیشتر از آنچه جرئت اعترافش را داشته باشیم، میدانیم، اعترافی که جز در لحظات باشکوه ظهور حقیقت، در عشق و در نفرت، در تولد و مرگ به زبان نمیآید. بهجز این لحظات نادر، زندگی ما انگار سفری طولانی است برای دورشدن از حقایقی که آنها را بهخوبی میشناسیم، برای دورشدن از گذشته و آینده، از آنچه بودیم و بودنی که قرار است دوباره به آن برگردیم. در این سفر، فکرِ منطقی راهنمای ماست. مربی ماست؛ اما دیگر نه. این شناخت، شناختِ ذاتی، نتوانسته فکر منطقیام را قانع کند که هرچه میبینم حقیقت دارد…
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مرگِ راهنمای رودخانه” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.