۸۰,۰۰۰ تومان
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
مادرم کلفت خانه های مردم بود. صبح به صبح جارو و سطل و لباس های پاره پوره ی مرا بر می داشت و می رفت خانه ی مردم، از بالا تا پایین خانه هاشان را می روبید و می سابید و غروب بر می گشت خانه. وقتی به خانه می رسید از خستگی نای نفس کشیدن هم نداشت اما باید ظرف تخم مرغ ها را پر می کرد. پس چادرش را می بست دور کمرش و می نشست روی لگن و تخم می گذاشت. مادرم هر شب یکی دو تا تخم می گذاشت. بعد دست می گذاشت روی زانوهای فرسوده اش و ناله کنان از روی لگن پا می شد. وقتی بر می خواست از زانوهایش صدای پول خرد می آمد. بعد لنگ لنگان می رفت روی تشکش دراز می کشید و خرخرش بلند می شد…
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قصه های بی وقتی” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.