شابک | 9786003676664 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان ایرانی |
نویسنده | افسانه احمدی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 340 |
۲۶۰,۰۰۰ تومان
دسته: پیشنهاد ما برای شما, جدیدترین ها, داستان, داستان ایرانی, رمان
برچسب: 1400, افسانه احمدی, چاپ اول, کتاب بوف, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
سوفار
نوشتهی افسانه احمدی
افسانه احمدی در «سوفار» با تسلطی ستودنی بر شیوههای روایت اثری خلق کرده است که میتواند انتظار طیفهای مختلف مخاطب را برآورده کند. داستان زنان مستقل در دنیایی مردانه.
آنچه در «سوفار» انتظار شما را میکشد:
«سوفار» داستان شک است. یکجور نوشیدنِ شور آب نردید برای تشنه ماندن به آگاهی و در رمان برای افادهی این مفهوم از آشناییزدایی بهره گرفته شده است. آشناییزدایی در مفاهیمی چون سبک زندگی، نوع عشق، جنس مرگ و روابط ساده اما سخت میان آدمها. شخصیت اصلی داستان زن نویسندهای است که بهطور کاملاً تصادفی با مرد ثروتامندی آشنا میشود و مرد از او میخواهد در ازای دریافت مبلغ چشمگیری داستان زندگیاش را در خانهی قدیمی مرد در نیاوران بنویسد و از همین جا ماجرا آغاز میشود… ماجرایی که همزمان داستان زندگی شخصیت اصلی، نویسنده و داستان زندگی مرد را با تعلیق پیش میبرد.
دربارهی نویسنده:
افسانه احمدی نویسنده و شاعر، دانشآموختهی رشتهی حسابداری در سال ۱۳۷۸ و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشتهی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران است. احمدی در سال ۱۳۷۵ عضو ثابت بنیاد شعر پروین اعتصامی دانشگاه تهران بود و همچنین در جلسات داستانخوانی فرهنگسرای اندیشه شرکت میکرد اما پس از وقفهای، کار جدی خود را از سال ۱۳۸۶ با شرکت در دورههای کارگاهی داستان شروع کرد.
افسانه احمدی یک مجموعهشعر کوتاه با نام «بگو سراغ تو را از من نگیرند»، رمانی با نام «کسی در من شیطنت میکند» و سه مجموعهداستان به نامهای «چه ساده میرویم از یاد»، «سمفونی سهشنبهها»، «کشتن به سبک خانگی» در کارنامه ادبی خود دارد و «سوفار» نخستین رمان او محسوب میشود.
برشهای از کتاب:
- صفحهی اینستاگرام را باز کرد. محمدرضا فهام عکس تازهای گذاشته بود، عکسی در کویر. روی رملها نشسته بود، با لبخندی خشنود از بودن در آن فضا. زیرش نوشته بود «کویر مرنجاب». انگشت برد و قلب کوچک خالی را قرمز کرد. به عکس لبخند زد. دلش لرزید؛ از نگاهی که راه عبور از دوربین را بلد بود. بعضی نگاهها میدوند. بعضی نگاهها میمانند. بعضی نگاهها هم دل را میجوند. نگاه او میدوید. میماند و دل را میجوید.
- دورهی قبل توی واتساپ، خودش پیام داده بود و از او خواسته بود حتماً حضور داشته باشد. چقدر کلمهی حتماً را توی ذهنش تکهپاره کرده بود؛ آنقدر که دیگر معنی واقعی کلمهی حتماً را نمیداد. شده بود چند حرف بههمچسبیده. همان جا دانسته بود که آدم گاهی اندازهی یک کلمه میشود. نه. اصلاً خود کلمه میشود. کلمهی حتماً باعث شده بود نفر اول به جلسه برسد، نفر اول حرف بزند، نفر اول شوخی کند و نفر آخر هم آنجا را ترک کند. همهی اینها از قدرت کلمهی حتماً میآمد.
- تمام سعیشان را میکردند که بازنده نباشند. این خاصیت مسابقه است. همه به برد فکر میکنند؛ اما هستند کسانی که باخت یک مسابقه را به برد مسابقهای دیگر ربط دهند و بپذیرند!
از دیگر آثارافسانه احمدی که در نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به مجموعهداستان «کشتن به سبک خانگی» اشاره کرد.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سوفار” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.