شابک | 9786003677777 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | اسماعیل کاداره |
مترجم | مهدی غبرائی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | جیبی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 120 |
۳۰,۰۰۰ تومان
ناموجود
دسته: جدیدترین ها, داستان خارجی, رمان, مینیماژ
برچسب: 1400, اسماعیل کاداره, چاپ اول, مهدی غبرائی, مینیماژ, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
دختر آگاممنون
اثر اسماعیل کاداره
ترجمهی مهدی غبرائی
اسماعيل کاداره در «دختر آگاممنون» با نيروي نادري رژيم ديکتاتوري را تقبيح ميکند و ما را به ريشههاي باستاني تمدن غربي و استبداد ميکشاند.
دربارهی داستان:
در طول سالهای رو به زوال کمونیسم، یک کارگر جوان برای آژانس رسانهای تحت کنترل دولت آلبانی داستان عشق شوم خود به دختر یکی از مقامات عالیرتبه را روایت میکند. هنگامی که این کارگر شاهد تصویر شبحسای آگاممنون؛ پادشاه یونان باستان است که دختر خود را بدر طول جشن اول ماه مه قربانی کرد، به فداکاری همهجانبه و و فاجعهآمیز خود شک میکند و …
مهدی غبرایی؛ مترجم اثر دربارهی «دختر آگاممنون» نوشته است:
خواننده شايد در نگاه نخست تصور کند دختر آگاممنون رمان جديدي است در ژانر اسطوره- تاريخ که از ديدگاه ايفيگنيا نوشته شده است؛ اما اين تصور چندان صحت ندارد و داستان دختر آگاممنون فقط تلميح نيرومندي است که اسماعيل کاداره از طريق آن رژيم کشورش را در 1985 محک ميزند. در اين زمان، رژيم ديکتاتوري بيگانههراس و قاهر انور خوجه 40 سال تمام بر کشور حاکم بود و هيچ کورسويي در افق ديده نميشد تا راه رهايي از آن وجود داشته باشد.
چند روايت از داستان ايفيگنيا در دست است؛ اما غالباً معتقدند آگاممنون، که مشتاق بادبانکشيدن بهسوي تروآ بود، ميبيند بر اثر خشم آرتميس، ناوگان جنگياش در باد مخالف در بندر گير افتادهاند. به آگاممنون توصيه ميشود که تنها راه فرونشاندن خشم و خروش الههي زودرنج آن است که دختر خود را قرباني کند. ايفيگنيا بهتلخي احضار ميشود و آگاممنون آمادهي قربانيکردن اوست. ولي او بهطرز معجزهآسايي از اين سرنوشت شوم نجات مييابد و بزي به جاي او در قربانگاه حاضر و قرباني ميشود.
اما در حقيقت چنين پايان خوشي براي رمانک دختر آگاممنون وجود ندارد؛ اصلاً فرجام مشخصي در بين نيست؛ جز اينکه بهطور غريزي درمييابيم بدفرجام است. اين يکي از داستانهايي است که در آن اتفاقهاي اندکي ميافتد؛ اما سنگيني ستم و محروميت بر دوش ما ميافتد؛ چون راوي که شاهد تسلط ديکتاتوري بر همهي جنبههاي زندگي است (آن خودکامگياي که از سالها پيش هر جنبهي فيزيکي کشور را در اختيار گرفته و اکنون ميخواهد واپسين عناصر فکر آزاد، يعني صفت مميزهي انسان را، از ميان مردم بزدايد) از درماندگي نميتواند دست به هيچ کنشي بزند.
بخشی از مقدمهی کلود دوران بر روی نسخهی فرانسوی «دختر آگاممنون»:
در 1986، اسماعيل کاداره در يکي از سفرهاي نادرش به پاريس به من گفت که ميخواهد دستنويس دو رمان کوتاه، يک داستان و چند شعر را در فرانسه بگذارد؛ چون نميتوان آنها را در آلباني منتشر کرد. طبق قوانين آلباني “بيرونبردن” دستنويسهاي ادبي اکيداً ممنوع بود. بنابراين، آن را استتار کرد و طوري جلوه داد که گويا ترجمهي آلبانيايي کتابهاي غربي است و آنها را به زيگفريد لنتس رماننويس آلمان غربي نسبت داد. بعدها کاداره دستنوشتههاي ديگري را هم بيرون آورد؛ اما چون اين کاري مخاطرهآميز بود، در هر سفر قسمتي از کتاب را با خود ميآورد. براي آوردن باقيماندهي مطلب از کشور، با هم موافقت کرديم که بهتر است من به آلباني سفر کنم. در دو سفر جداگانه هرچه باقي مانده بود با خودم به پاريس آوردم و بهاينترتيب، متن کامل سايه، دختر آگاممنون، پرندهاي به جنوب پر ميگشايد و اشعار را در دست داشتيم.
دستنويسها را به صندوق امانات بانک دولاسيته در پاريس سپرديم. با بانک توافق کرديم که من امين کاداره باشم و کليد صندوق نزد من بماند و هروقت لازم بدانم اختيار بازکردن صندوق با من باشد.
«دختر آگاممنون»، سومين نسخهاي که به صندوق امانات بانک سپرده شده بود در 2003 در فرانسه منتشر شد. اين نسخه را تدي پاپاورامي از روي متن نوشته در 6-1984 بي هيچ تغيير يا اصلاحي ترجمه کرد. دختر آگاممنون نخستين قسمت از دوگانهاي است که پارهي طولانيتر آن، جانشين، در 2002 در پاريس نوشته شد. اگر اين دو را با هم در نظر بگيريم، اين دو رمانک يکي از بهترين و کاملترين آثار اسماعيل کاداره را تا امروز در بر ميگيرند.
دربارهی نویسنده:
اسماعيل کاداره، متولد 1934، نويسنده، شاعر، مقالهنويس، فيلمنامهنويس و نمايشنامهنويس آلبانيايي و از چهرههاي برجستهي ادبي و روشنفکري بينالمللي است. وي بيشتر شهره به شاعري بود، تا اینکه در 1963 اولين رمانش به نام «ژنرال ارتش مردگان» را نوشت. از آن پس تا کنون (گذشته از آثار ديگر)، بيش از چهل رمان و رمانک نوشته و جوايز ادبي متعددي دريافت کرده است که معروفترين آنها جايزهي من بوکر است. او در رشتهي تاريخ و فلسفه در تيرانا درس خواند و در 1956 به مسکو رفت و تا 1960 آنجا ماند.
در اين سال بهدليل اختلاف آلباني با مسکو به وطن برگشت. رمان دومش «هيولا» در 1965 کمي پس از انتشار توقيف شد. در 1975، پس از انتشار شعري انتقادي و طنزآميز از انور خوجه از کار ممنوع شد. در 1982، پس از انتشار کاخ رؤياها بهشدت تقبيح شد و کتاب را توقيف کردند. در 1990، کاداره به فرانسه پناهنده شد. رمانها و رمانکهاي کاداره اغلب با کمک افسانههايي برگرفته از تجربيات تاريخي مردم آلباني و اسطورههايي که از دل ادبيات کلاسيک بيرون آمدهاند، نوشته شده است.
برشهایی از کتاب:
- گوشهکنايهزدن آرامم ميکند؛ بهخصوص وقتي که يکراست ميخورد توي چشمش
- اولين کسي که سوءظن را در سر بپروراند، برندهي مسابقه است. شخص مظنون بهرغم اينکه شايد بيگناه باشد، هميشه از اينکه دير فهميده در حال دفاعي است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دختر آگاممنون مینیماژ” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.