شابک | 9786003677135 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | حافظ خیاوی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 2 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 96 |
۱۰۰,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, پیشنهاد ما برای شما, داستان ایرانی
برچسب: 1400, چاپ اول, حافظ خیاوی, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
حرف اول اسمش نون بود
نوشتهی حافظ خیاوی
از همان اولین داستان «حرف اول اسمش نون بود» که بهشکلی طنزآمیز و درعینحال با تهمایهای از تلخی به تبعات داستاننویسی در محیطی شهرستانی میپردازد میشود دید که خیاوی در این مجموعه مشغول بازنگری مسیری است که تاکنون آمده است. آیا نگرانیهای مردِ تکافتادهی شهرستانی مجموعهی خیاوی سرانجامی خوش خواهند داشت؟
آنچه در «حرف اول اسمش نون بود» انتظار شما را میکشد:
حافظ خیاوی در داستانهای بههمپیوستهای که در مجموعهی «حرف اول اسمش نون بود» گردآوری شدهاند بهسراغ زیست شهرستانی رفته است. در این مجموعه سختیها و سرخوشیهای زیستن در یک شهر کوچک برای فردی که کمی از محیط خود کنده است و روحیات و رفتارش چندان شبیه به همگان نیست یکی از مهمترین دستمایههای خیاوی بوده است. خانواده، اجتماع و نسبت آنها با فردیت نویسندهای شهرستانی که نوعی تکافتادگی را تجربه میکند دستمایهای شده برای نوشتن داستانهایی صادق و لطیف که بیخودنمایی پر هستند از ظرافتهای تکنیکی.
دربارهی نویسنده:
حافظ خیاوی متولد سال 1352، کارگردان تلویزیون و فرزند دامنههای ساوالان کوه مقدس و شهر باصفای خیاو (مشکین شهر) است. او پس از اتمام تحصیل در رادیو و تلویزیون محلی آذربایجان غربی مشغولیتی روزمره برای تامین معاش دارد.
مجموعهداستان تازهی حافظ خیاوی که پیش از این مجموعههای «مردی که گورش گم شد» و «خدا مادر زیبایت را بیامرزد» از او مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفته بود هم ادامهی مسیر پیشین خیاوی است و هم پیشنهادهایی تازه به مخاطبان او ارائه میدهد.
برشی از کتاب:
… مهران میغرد و بلند می گوید «ساکت» و همه که ساکت میشوند «دوربین، صدا، حرکت» میگوید و الناز به همانجایی که اتابک گفت نگاه میکند و دوربین روی ریل حرکت کرده، نزدیکش شده و دورش میچرخد و آیدین به بازویم میزند و یواش «بابا بیا» میگوید و اشاره میکند که گوشم را نزدیکش ببرم و نزدیکش که میبرم «منم میخوام از اونا بپوشم» میگوید و آن چند نفر سیاهیلشگر را که یکی هم برادر جَفَر است نشانم میدهد و من هم «این لباسا قدیمیه، مال سلجوقیاس» میگویم و آیدین که میپرسد «سلجوقیا چیه؟»
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حرف اول اسمش نون بود” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.