شابک | 9786003677449 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان ایرانی |
نویسنده | نفیسه مرادی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 164 |
۱۶۰,۰۰۰ تومان

ارسال رایگان
بالای 1 میلیون

ضمانت اصلات
محصولات اورجینال

پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول

تحویل فوری
سریع ترین زمان
گذر
نوشتهی نفیسه مرادی
«گذر» پیوندی میان شعر و داستان و همچنین میان شخصیتهای رمان با شخصیتهای تاریخ و ادبیات معاصر است و همین مسئله این رمان را برای خوانندهی علاقهمند به تاریخ و ادبیات معاصر ایران خواندنیتر کرده است.
آنچه در «گذر» انتظار شما را میکشد:
مهشاد مرده است. جسدش در وان حمام خانهاش پیدا شده و در طول رمان، دوست مهشاد، فرانک در پی کشف ناگفتههایی است که فکر میکند دلیل مرگ مهشاد را میتواند در آنها بیابد.
«گذر» روایتِ سرخوردگیها و تنهاییهای زنِ در جستوجوی استقلال در سالهای پایانی دههی هشتاد شمسی است. حکایتی که با گذشته پیوندی محکم دارد و تلاش زنان جوان تحصیلکرده برای گذر از گذشته و رهایی از آوارهای آن را متعین میکند.
نفیسه مرادی در اولین رمان خود با بهرهگیری از تسلطش به گذشتهی ادبیات ایران توانسته پیوندی درونمتنی میان وضعیت معاصر شخصیتهای روایتش و برهههایی از تاریخ ادبیات معاصر که بهویژه در قامت میرزاده عشقی متجلی شده است برقرار کند. پیوندی که سرنوشت زنان داستان به آن گره خورده است. سرنوشتی تراژیک؟
یکی دیگر از جذابیتهای رمان این است که نمایشنامهای جذاب که قابلیت اجرا دارد و بهنوعی زیست تاریخی ایران را مد نظر قرار داده، پایانبخش این رمان متفاوت است.
دربارهی نویسنده:
نفیسه مرادی؛ شاعر و داستاننویس ایرانی متولد سال 1362 است که فارغالتحصیل مهندسی برق و دکترای ادبیات فارسی است. او چندی پیش مجموعه شعر «لبخندی که سهم من نبود» را سال 1392 منتشر کرد که مورد استقبال اهالی فن و مخاطبان قرار گرفت. «گذر» نخستین رمان منتشرشدهی او محسوب میشود.
برشهای از کتاب:
- مادرم را به جرمِ شادی آواره کردند و من را به جرمِ مادرم
- شما گذشتهی من هستید. چطور از شما بگذرم؟ تمام دردها، بغضها، حسرتها و ترسهای من از شماست. در تمام کابوسهای شبانهی من شما هستید که نفس میکشید. شما این تصویر سیاه را برای من از زندگی رقم زدید. شما بودید که به من زخم زدید. که تنها و پریشانم خواستید. حالِ امروز من تاوان گذشتهی شماست. صدایتان کردم تا بار سنگین این گذشته را از دوش من بردارید. بگذارید رها شوم از این میراث خاطرات اندوهبارتان را از زندگیام بردارید و ببرید بروید و دیگر به سراغم نیایید. نه در خواب. نه در بیداری.
- راهش نوشتن بود. وقتِ نوشتن از مهشاد بود. نه فقط مهشاد، باید همه را مینوشتم. تمام آن چیزهایی که داشت از پا درم میآورد را باید مینوشتم. باید همه را احضار میکردم. باید از همه گذر میکردم. وقت گذر بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.