امتیازدهی 5.00 از 5 در 1 امتیازدهی مشتری
(1 بررسی مشتری)
شابک | 9786003675339 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان ایرانی |
نویسنده | علی سلطانی |
سال انتشار | 1398 |
نوبت چاپ | 23 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 190 |
۱۴۰,۰۰۰ تومان
دسته: داستان, داستان ایرانی
برچسب: 1398, چاپ بیستویکم, داستان, داستان ایرانی, راز رخشید برملا شد, علی سلطانی, نشر نیماژ
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
ارسال رایگان
بالای 1 میلیون
ضمانت اصلات
محصولات اورجینال
پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول
تحویل فوری
سریع ترین زمان
راز رخشید برملا شد
اثر علی سلطانی
کتاب «راز رُخشید برملا شد» که یکی از پرفروشترین کتابهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران د سال 1398 بود و در روز نخست نمایشگاه در غرفهی نشر نیماژ چاپ نخست آن به اتمام رسید، پس از گذشت سه ماه از انتشار چاپ نخست، چاپ نوزدهم آن بهپایان رسید و به چاپ بیستم رسید.
«راز رخشید برملا شد» رمانی با گرهافکنیها و گرهگشاییهای پیدرپی است که مضمونی اجتماعی و بنمایههایی عاشقانه دارد و بر اساس تداعیهای پیدرپی راوی، روایت خود را پیش میبرد.
شخصیتهایی زنده در مکانهای واقعی
علی سلطانی در گفتوگو با یکی از رسانهها دلیل پرفروش شدن و استقبال گسترده از «راز رخشید برملا شد» را اینگونه تحلیل کرده است: «به نظرم جذابیت کتاب برای مخاطب به دلیل زنده و آشنا بودن شخصیتهای داستان است. همچنین موقعیتهای مکانی موجود در داستان هم واقعی هستند. خواننده در روند داستان میخندد، دلهره میگیرد، بغض میکند، غمگین میشود و در نهایت اشک میریزد. فضای داستان به قدری آشنا است که مخاطب به راحتی با آن ارتباط بگیرد. براساس نظرات آنان متوجه شدم پس از خواندن قسمتی از آن، جذب شده و تا پایان همراه داستان میشوند. نظراتی که در این مدت از مخاطبان و خوانندگان کتاب گرفتم، بسیار خوب بودند و اینطور به نظر میرسد آن کشش و تعلیقی که به دنبال آن بودم، در قصه وجود داشته و مخاطب را جذب کرده است. امیدوارم کتاب خوانده شود و نظرات دیگر را راجع به کتاب بدانم. البته انتظار دارم کتاب نخوانده، نقد نشود.»
خلاصه داستان:
«راز رخشید برملا شد» داستانی زیبا و عاشقانه دربارهی پسری به نام علی که برای دیدار با معشوقش، رُخشید، راهی ایران شده و در میانهی راه به مرور خاطرات اولین دیدارش با او میپردازد. علی که همراه برادرش بهمن درحال تعمیر لولههای پوسیدهی یک ساختمان است، برای گرفتن کلید یکی از واحدها، به محل کار دختر کوچک خانواده میرود. پس از دیدن رخشید و شخصیت پر رمزوراز او، واله و شیدایش میشود.
علی از اشتیاق برای دیدن رخشید در پوست خود نمی گنجد. اما همین که پا در فرودگاه می گذارد، متوجه می شود که همه چیز آن طور که باید باشد نیست!
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«من و رُخشید همدیگر را توی قصه بههم شناساندیم، قصههایی که توی آن موسیقیها جاری بودند، شاید هم توی ذهن ما جاری میشدند. بعد میرفتیم توی قصه، بعد میرفتیم توی جلد شخصیتها و از جایی به بعد که نیمِ بیشتر شهر خواب بودند. زمانی که تعلق داشت به آدمهای شب، میشدیم خود واقعیمان، خود واقعیمان توی قصه. بعد دیگر خیلی چیزها را لو میدادیم.»
1 دیدگاه برای راز رخشید برملا شد
دیدگاه خود را بنویسید لغو پاسخ
دلارام –
ببخشید احتمالش هست با امضای آقای سلطانی این کتاب منتشر بشه؟