شابک | 9786003674431 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | حسین لعل برزی |
سال انتشار | 1398 |
نوبت چاپ | 4 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 110 |
۸۰,۰۰۰ تومان

ارسال رایگان
بالای 1 میلیون

ضمانت اصلات
محصولات اورجینال

پشتیانی 24/7
مشاوره خرید محصول

تحویل فوری
سریع ترین زمان
افتاده بودیم در گردنه حیران
نوشتهی حسین لعل برزی
داستانهای مجموعهی «افتاده بودیم در گردنه حیران» جهانی ملموس و آدمهایی زنده را با خوانندگانش به اشتراک میگذارد.
حسین لعل بذری با زبانی تراشخورده و نثری پخته و منسجم، به خلق فضاهایی دست میزند که میان وهم و واقعیت در نوسان است و آدمهایی را به نمایش میگذارد که با ویژگیها و واکنشهای زنده و قدرتمندشان به خوبی قابلیت ماندگار شدن در ذهن خواننده را دارا میباشند. نویسنده در این مجموعه با بهره گرفتن از فرهنگها و گویشهای مختلف، فضایی متنوع ایجاد میکند و از یکنواختی و سکونی که گریبانگیر بخش عمدهای از فضاهای داستانی اخیر است، دور میشود. حسهای متنوع انسانی از مرگ و رنج گرفته تا عشق و امید، در این مجموعه هر یک سهم خود را دارند و هیچکدام جا را بر دیگری تنگ نمیکنند. هرچند درد و مرگ عناصر پررنگی در داستانهای لعل بذری هستند، اما «افتاده بودیم در گردنهی حیران» کتابی است که با وجود تمام ناکامیها و رنجها و مرگهایی که روایت میکند، در نهایت خالصانه در ستایش عشق و زندگی تصنیف شده.
برشی از کتاب «افتاده بودیم در گردنه حیران»:
بگذار فکر کنم پری سیما. از کی دور شدیم از هم؟ از کی آنقدر یالغوز و تنها شدم که تو و سانگالا و همه را فراموش کردم؟ همهاش دو سال نبودم، دانشگاه بودم. خب تو هم نبودی که. عروس شدی رفتی بابلسر. چه میدانم، هر وقت میپرسیدم میگفتند خوب است. میگفتند دارد زندگیاش را میکند. چه میدانم شوهرش مرد آقایی است، نجیب است. گه بخورد توی آن نجابتاش. آدم نجیب که زنش بلند نمیشود نصف شب خودش را بسپارد به موجهای دریا. بعد تازه صبح بفهمد که زنش نیست، اولاش هم لابد بلند شده رفته دستشویی، چشمهاش که روشن شده و برگشته احساس کرده یک چیزی کم است؛ یک تودهی گوشت و چربی که جایش توی رختخواب خالی است…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.