۵۹,۰۰۰ تومان
شابک | 9786003677180 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | هاروکی موراکامی |
مترجم | شیوا مقانلو |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 3 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 160 |
اول شخص مفرد
نوشتهی هاروکی موراکامی
ترجمهی شیوا مقانلو
مجموعهداستان «اول شخص مفرد» تازهترین اثر هاروکی موراکامی، نویسندهِ محبوب ونامآشنای ژاپنی است. هشت داستان این مجموعه ویژگی مهم و مشترک سایر آثار او را نشان میدهند، هم ریشه در فرهنگ ژاپنی دارند و هم جهانشمولاند، هم گنجینهی شخصی او از عشقها و تجربیات گذشتهاش هستند و هم میتوانند در خوانندگان محتلف حس همذاتپنداری ایجاد کنند.
هاروکی موراکامی، نویسندهی نامآشنای ژاپنی، از نویسندگانی است که تأیید مخاطبان جهانی و منتقدان ادبی را باهم دارد؛ هم مردم کتابهایش را مثل ورق زر میبرند و هم اهالی حرفهای ادبیات برایش کف میزنند. مجموعهداستان حاضر نیز همین ویژگی را دارد و بهرغم کوتاهزمانی از انتشار جهانیاش، بسیار موردتوجه واقع شده است.
موراکامی هفتادودوساله، با حافظهای درخشان برشخایی از دوران زندگیاش را ذکر میکند که در هر کدام امری ظاهراً ساده اما بهنوعی فراواقعی رخ داده که تا امروز از یادش نرفته است. کتاب خواننده را آزاد میگذارد تا خودش تصمیم بگیرد که یک خاطرهی شیرین میخواند یا یک داستان عجیب و فراواقعی و هنر اصلی موراکامی در همین است.
شیوا مقانلو دربارهی «اول شخص مفرد» نوشته است:
«موراکامی در مصاحبهای گفته: «موسیقی معلم نویسندگی من است.» موسیقی در این کتاب هم جایگاه ویژهای دارد؛ نهتنها برخی داستانها کلاً در فضای موسیقی و پیرامون آهنگسازان میگذرد، بلکه انگار شکل شروع کردن و جلو بردن داستانها نیز از اوج و فرود نتهای یک آهنگ تبعیت میکند؛ گاه اوج میگیرد، گاه تغییر رنگآمیزی میدهد و گاه سکوت میکند. تنش این داستانها بیشتر درونی است و از جنس روزمرگیهای یک آدم. بهقول خودش در یکی از همین داستانها: اصلاً مضمون خاصی وجود ندارد! و البته در زیرمتن هر داستان نیز، یک طبع شوخ پنهان است که گاه ما را به خندهای بلند وامیدارد.»
هاروکی موراکامی در سال ۱۹۴۹ در کیوتو بهدنیا آمد، یعنی زمانی که ژاپن دوران پساجنگ جهانی دوم را میگذراند و وضعیتی دوگانه در قبال فرهنگ آمریکایی داشت: هم در جنگ، از این کشورِ دشمن شکست خورده بود و هم فرهنگ آمریکاییْ در حال نفوذ در فرهنگ سنتی خانوادههای ژاپنی بود. این دوگانگی و تأثیرات آن، بر فضای ذهنی و داستانیِ موراکامی نیز تأثیر بسیار داشته است؛ چنانکه گرچه او گاه از سوی ادبای هموطنش محکوم به بیاعتنایی به ساختار ادبیات ژاپن و به اصطلاح غربی بودن میشود، ولی همزمان رگههایی بسیار شرقی نیز در آثارش دارد. بههرحال، او از همان ابتدا علاقهی زیادی به ادبیات غربی داشت، از کلاسیکهای روسی گرفته تا رئالیستهای آمریکایی و سوررئالیستهای اروپایی، و از ژانرهای کارآگاهی و معمایی گرفته تا ادبیات پستمدرن. حتی بهقول خودش چون همیشه آثار غربی میخوانده، در اوایل کارِ نویسندگی، نمیدانسته ژاپنی نوشتن چگونه است.
گفتن از زشتی بعه معنای گفتن از زیبایئی هم هست.
منم چندین زن زیبا میشناسم، از آنهایی که به چشم همه جذاب و دلربا هستند. اما به نظرم آن زنان زیبا، دست دستکم اکثرشان، هرگز قادر نیستند واقعاً و بی بیقید و شرط از زیبا بودنشان لذت ببرند. خیلی عجیب است. زنانی که مادرزاد زیبایند همیشه مرکز توجه مردان هستند، زیادی تر و خشک میشوند، باقی زنها بهشان حسادت میکنند، دیگران بهشان هدایای گرانبها میدهند، و خودشان مردشان را انتخاب میکنند. پس چرا به نظر شاد نمیرسند؟ چرا حتی گاهی افسرده به چشم میآیند؟
از دیگر آثار شیوا مقانلو که توسط نشر نیماژ منتشر شده میتوان به مجموعهداستان «آدمهای اشتباهی» و رمان «اسرار عمارت تابان» و ترجمهی رمانهای «کلارا و خورشید» نوشتهی کازئو ایشی گورو و «آدمماهی» نوشتهی کوبو آبه اشاره کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.