۴۸۰,۰۰۰ تومان
شابک | 9786003675896 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | داستان خارجی |
نویسنده | سوزان مایزنِر |
مترجم | رضا جهانآبادی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 480 |
اگنس نام فراموشی من است
اثر سوزان مایزنِر
ترجمهی رضا جهانآبادی
اگنس نام فراموشی من است، روایتی است عمیق و عاطفی از خانوادهها و جنگ اما اینبار شاهد زاویهی دید متفاوتی هستیم؛ دو دختر که نمیدانند با چه ملیتی شناخته میشوند و خانوادههایی که بیدلیل درگیر جنگ شدهاند. اینبار از زاویهی دید دوستی که یکشبه دشمن انگاشته میشود، قصهی جنگ را بشنویم.
«اگنس نام فراموشی من است» رمانیست در باب جنگ اما با زاویهی دید و شخصیتهایی بسیار متفاوت.
این رمان دلنشین مخاطب را با الیز چهاردهساله و اهل آیووا همراه میکند. او میداند جنگی جهانی درگرفته اما فکرش را هم نمیکند که آتش آن جنگ دامنگیر خانهشان شود. اما شروع کتاب با راوی کهنسال و همبازی تازهاش اگنس است. شروعی که چنان دستتان را میگیرد و به درون قصه فرو میبرد که چه بسا زمان و مکان را هم گم کنید و در ماجرایی اینچنین شگرف غرق شوید.
زمان به عقب بر میگردد: الیز ناگهان همراه خانوادهاش سر از کمپ بازداشتیها درمیآورد. او، محبوس پشت سیمهای خاردار، از هرچه دوست داشته و میشناخته دور میشود، حتی از شخصیت خودش.
تنها اتفاق مثبت کمپْ دوستی او با دختری است آمریکاییژاپنی و اهل لسآنجلس بهنام ماریکو. آن دو همراه هم در این بیابان وحشیْ رؤیاهای پرشور جوانی را ورای حصارهای کمپ پرواز
میدهند، اما چرخش روزگار حتی همین دوستی را هم روا نمیدارد. با وجود این….
سوزان مایسنر نویسندهی آمریکایی سال ۱۹۶۱ در سن دیگو، کالیفرنیا متولد شد. او در انگلستان ، آلمان و مینه سوتا زندگی کرده است و همین زیست سبب شده در رمان درخشانش «اگنس نام فراموشی من است» در کنار روایتی نفسگیر و جذاب، با آگاهی کامل از موقعیت جغرافیایی داستانش را پیش ببرد.
از سویی دیگر او هنگامیکه در مینهسوتا زندگی میکرد، سردبیر یک نشریهی هفتگی بود و به همین سبب دید ژورنالیستی را در کنار آگاهی به مختصات رمان به کار گرفته و اثری باورپذیر و جذاب خلق کرده است.
میدانستم ترس چه حسی دارد. تمام مدت جنگ و پس از آن را با ترسولرز زندگی کرده بودم؛ حسی پایدار و پرقدرت دارد. اما عشق را هم میشناختم. عشق هم پرقدرت است. عشق هم مثل ترس پایدار است. اما عشق شجاع است. ترس هرچقدر هم که حقیقی باشد هرگز با شجاعت نمیجوشد. عشق حقیقی اصلاً نمیداند توقف چیست و جلو میرود اما ترس همیشه مترصد فرصتی است برای نفس تازه کردن و حواس پرت کردن و بیرون زدن….
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.