چقدر دیر بود، چقدر دیر

چقدر دیر بود، چقدر دیر

۷۹,۰۰۰ تومان

شابک 9786003675728
موضوع اصلی ادبیات
موضوع فرعی داستان خارجی
نویسنده جیمز کلمن
مترجم زهره مهرنیا
سال انتشار 1399
نوبت چاپ 1
قطع کتاب رقعی
جلد کتاب شومیز
تعداد صفحه 448

 

چقدر دیر بود، چقدر دیر

نوشته‌ی جیمز کلمن

ترجمه‌ی زهره مهرنیا

«چقدر دیر بود، چقدر دیر» نمونه‌ای شاخص از سبک موسوم به جریان سیال ذهن در ادبیات به‌شمار می‌رود. با فضایی کافکاوار و زبانی تند و طنزی سیاه. این کتاب در سال ۱۹۹۴ برنده‌ی جایزه‌ی بوکر شده است. یکی از نکات جالب درباره‌ی رمان این است که نسخه‌ی اصلی تماماً به زبان محاوره‌­ی اسکاتلندی نوشته شده و از لحن شکسته و غیررسمی استفاده کرده که زهره مهرنیا با چیره‌دستی این ویژگی را در ترجمه‌ی خود لحاظ کرده است.

خلاصه داستان:
سامیِ سی‌وهشت‌ساله، مجرمی خرده‌پا، وقتی به خودش می‌آید که در سلول بازداشتگاه است و نمی‌تواند جایی را ببیند؛ فقط به‌یاد دارد که پیش از درگیری با پلیس‌ها، چشمانش سالم بود و پس از کتک‌هایی که در خیابان از آن‌ها خورد، بی‌هوش شد. سامی با تمام وجود منتظر محبوبش هلن است که همچون شخصیت غائب نمایشنامه‌ی در انتظار گودو شاید هیچ‌وقت پیدایش نشود. سامی باید از دست پلیس فرار کند، و خواننده باید پابه‌پای او فرازونشیب این راه را پشت سر بگذارد و به آینده و گذشته سفر ‌کند. داستان وقتی به اوج می‌رسد که…

یکی از جذابیت‌­های «چقدر دیر بود، چقدر دیر» ، تصمیم‌های نامتعارف شخصیت اصلی داستان است که باعث می‌­شود گاهی از او عصبانی شوید، گاهی بخواهید با او حرف بزنید و سر عقل بیاوریدش، و گاهی هم دلتان به حالش بسوزد.

شیوه‌ی روایت کلمن به گونه‌ای است که خواننده هم با شخصیت‌های داستان همراه می‌شود و هم با شخصیت غایب رمان، و چرایی نبودِ او را تا انتهای رمان در ذهن خواهد داشت. حس خواننده بعد از خواندن این رمان، شبیه حس او بعد از خواندن دیگر آثار مدرن – از جمله آثار ساموئل بکت – خواهد بود: بهت­‌زدگی، همراه با چالش­‌های فکری و سؤال‌های بی‌پاسخ.

درباره‌ی نویسنده:
جیمز کلمن نویسنده‌ای اسکاتلندی است. او به‌خاطر داستان‌های کوتاه، نمایشنامه، رمان و مقالات ادبی‌اش شهرت زیادی کسب کرده است. این نویسنده‌ی پرکار و پرآوازه تا کنون دو جایزه‌ی بوکر، جایزه‌ی بلک مِموریال، جایزه‌ی ادبیات اسکاتلند، جایزه‌ی بهترین نویسنده‌­ی کتاب سال اسکاتلند و نیز جایزه‌ی کتاب سال انجمن هنری اسکاتلند را از آن خود کرده است.
برشی از این رمان:

تمرین قدیمی خواب؛ بسیارخب.
به شست پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ بعد رها کن. به کف پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ بعد رها کن. به قوزک پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به پاشنه‌ی پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به ساق پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به پهلو خوابید. به بخش پایینی ساق فکر کن، اون‌ها رو هم منقبض کن، حالا رها کن و بخش بالایی ساق، منقبض کن، اون‌ها رو هم منقبض کن…. به زانوهات فکر کن، منقبضشون کن، دوباره به رو خوابید، اون‌ها رو منقبض کن، رها کن. بهتر بود دوباره از اول شروع می‌کرد.

از دیگر آثار زهره مهرنیا که توسط نشر نیماژ منتشر شده، می‌توان به ترجمه‌ی رمان‌های «هنری و کیتو» و «دریا؛ دریا» نوشته‌ی آیریس مرداک  اشاره کرد.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چقدر دیر بود، چقدر دیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ناحیه کاربری