۴۰,۰۰۰ تومان
شابک | 9786003675742 |
موضوع اصلی | ادبیات |
موضوع فرعی | مجموعه داستان ایرانی |
نویسنده | صمد طاهری |
سال انتشار | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
زبان کتاب | فارسی |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
تعداد صفحه | 128 |
«شکار شبانه» نیز همچون دیگر مجموعهداستان درخشان صمد طاهری یعنی «سنگ و سپر» سالها در محاق ماند و بسیار کمتر از «برگ هیچ درختی» و «زخم شیر» دیده و خوانده شد. تکتک داستانهای این کتاب در عین واقعگرایی ناب مخصوص صمدطاهری، سرشار از شگفتی و خلاقیت ماهرانهی داستاننویسی چیرهدست هستند.
خود طاهری بهرغم همهی تحسینها و ستایشهایی که نسبت به کتاب «زخم شیر» شنیده و جایزههایی که برای آن گرفته است، همچنان «شکار شبانه» را بهترین کتابش میداند و معتقد است بهترین داستانهایش را در این مجموعه گنجانده است.
حال پس از ویرایش مجدد، همهی آثار داستانی این نویسندهی چیرهدست آبادانی تا امروز در کنار یکدیگر در شکلوشمایلی جدید و آراستهتر، منتشر شدهاند تا قضاوت دربارهی بهترین اثر طاهری به خوانندگان راستینش واگذار شود؛ قضاوتی که بهراستی بسیار دشوار است چرا که نویسندهی این داستانها لحظهای دربارهی کیفیت داستانهایش کوتاه نیامده و کمفروشی نکرده است.
«شکار شبانه» مجموعهی دوازده داستان کوتاه نوشتهی صمد طاهری است. این داستانها بین ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶نوشته شدهاند.
«جیرجیرکها و مجسمهها»، «بازگشت»، «شکارچی»، «بچهی مردم»، «ترانههای آبی»، «شکار شبانه»، «عکس»، «پنجشنبههای بارانی»، «کابوس»، «ماه در تربیع دوم بود»، «چوبسیگار» و «سکوت» نام دوازده داستان «شکار شبانه» است.
دربارهی نویسنده:
صمد طاهری متولد ۱۳۳۶ در آبادان است و اوایل انقلاب به دانشکده هنرهای دراماتیک تهران رفت. او در آبادان داستانهایش را در مطبوعات و مجلات منتشر میکرد و در شعر نیز دستی دارد. مجموعه شعر «قلبهای کوچک شهر بزرگ» را سال ۱۳۷۲به همراه اکبر گودرزی و یحیی هاشمی منتشر کرد.
گفتم: «بابا، شهباز چیه؟» پدرم خندید. تو لیوان چای ریخت و دستم داد. گفت: «پازَنیه که از گله دور شده.» گفتم: «پازَن یعنی قوچ؟» دوباره خندید، گفت: «یعنی بزِ وحشی.» گفتم: «یاغی هم یعنی بزِ وحشی؟» گفت: «آره.» حَبه قندی به دهان گذاشتم و چای را آرام فرو دادم. گفتم: «تو این کوه فقط یه شهباز هس؟» گفت: «ده دوازده تا بود. حالا همین یکی باقی مونده. این از همهشون گندهتره.» گفتم: «چرا امنیهها خودشون نمیرن شکارش کنن؟» گفت: «چون خودشون شکارچی نیستن.» رفتم لیوان را گذاشتم تو خورجین. گفتم: «چرا خالهروشنَک گریه میکرد؟» سفیدی چشمهایش را به من دوخت. گفت: «خالهروشنک از رگوریشهی ما نیس. این یادت باشه.»
از دیگر آثار صمد طاهری که در نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به ررمانهای «برگ هیچ درختی» و «پیرزن جوانی که خواهر من بود» و مجموعهداستانهای «زخم شیر» و «سنگ و سپر» اشاره کرد. داستان کوتاه «شکار شبانه» این نویسنده هم در کتاب «دریچهی جنوبی» منتشر شده است و کوروش اسدی و غلامرضا رضایی روی این اثر نقد نوشتهاند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.