اندوه من
اندوه من
پشت جلد اندوه من

اندوه من

۸۰,۰۰۰ تومان

شابک 9786003676565
موضوع اصلی ادبیات
موضوع فرعی داستان ایرانی
نویسنده محمدهاشم اکبریانی
سال انتشار 1399
نوبت چاپ 2
زبان کتاب فارسی
قطع کتاب رقعی
جلد کتاب شومیز
تعداد صفحه 232

اندوه من

نوشته‌ی محمدهاشم اکبریانی

«اندوه من» ناداستانی نوشته‌ی محمدهاشم اکبریانی است. این کتاب روایتی از فقدان مادر و تاثیراتش بر زیست فرزند است.

علاوه‌بر علاقه‌مندان به ادبیات داستانی، خواندن «اندوه من» می‌تواند به افرادی که نزدیکانشان را از دست داده‌اند یا هراس فقدان عزیزانشان را دارند هم توصیه شود.
آنچه در «اندوه من» انتظار شما را می‌کشد:

«اندوه من» روایتی صمیمی، دقیق و پرجزئیات از هراس‌ها و دلتنگی‌های فرزند یک مادر پیر و بیمار را که «درست مثل یک مُرده» روی تخت افتاده، است. نام آن فرزند محمد هاشم اکبریانی است.

آیا «اندوه من» یک ناداستان است؟ آن‌گونه که از زیر عنوان اثر برمی‌آید، خود اکبریانی چنین اعتقثادی دارد. اما ناداستان چیست؟ روایتی متعهد است بدون دخالت تخیل، واقعیت را همان‌گونه که تجربه‌ی زیسته‌ی نویسنده آن را پشت‌سر گذاشته است به مخاطب ارائه دهد. برای نوشتن چنین روایتی می‌توان از تکنیک‌های داستان‌پردازی هم استفاده کرد و این کاری است که اکبریانی در «اندوه من» به بهترین وجه انجامش داده است.
او با بهره‌گیری از تجربه‌های طولانی و موفقش در زمینه‌ی نوشتن رمان و داستان کوتاه بی‌آنکه از بیان امر واقع تخطی کند، رنج‌هایش در مواجهه با فرایند فقدان و درنهایت مرگِ مادر را پُرکشش و خواننی روایت کرده است.

درباره‌ی نویسنده:

محمد هاشم اکبریانی نویسنده، پژوهشگر، روزنامه‌نگار، شاعر و فعال فرهنگی ایرانی است. او بنیانگذار جایزه شعر خبرنگاران. سرپرست و سر ویراستار دو مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات ایران و مجموعه تاریخ شفاهی نشر ایران است.

برشی از کتاب:

هیچ وقت این خاطره‌ی باستانی پاریزی را که نویسنده معروفی است فراموش نمی‌کنم. گفته بود جوان بودم و سوار بر هواپیما قصد ترک شیراز به سمت تهران را داشتم.

چیزی به پرواز نمانده بود که مردی متشخص با کت و شلواری شیک وارد هواپیما شد و گفت که یکی از مسئولان کشوری است و میهمانان خارجی‌اش به تهران رسیده‌اند و باید هر چه زودتر خودش را برساند. بعد هم ادامه داد هر کس صندلی خودش را به او بدهد پول بلیت هواپیما، هتلی برای اقامت یکی‌دوروزه و یک جایزه نصیبش خواهد شد.
باستانی پاریزی می‌گوید بعد از کمی تعلل برخاستم و صندلی‌ام را بدون هیچ چشم‌داشتی به او دادم. نیم ساعت بعد از آنکه از فرودگاه برگشتم و به خانه‌ی خواهرم که در همان شهر شیراز بود رسیدم. رادیو اعلام کرد هواپیما سقوط کرده و همه‌ی مسافرانش مرده‌اند.
مردی که به جای باستانی پاریزی رفته بود مهندس ساعی، پایه‌گذار پارک ساعی تهران بود. مرگ و زندگی این دو به‌راحتی جا عوض کردند.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اندوه من”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ناحیه کاربری